در زندگی یک مردم و یک ملت، حتما، دورههای افت و افول هم هست ولی این دورهها، که برای زندگان آن دوره، سخت و پلشت به شمار میرود، در زندگی تاریخی و مدنی کشور، در حد «لحظه» و «آنی» از مدنیت آن مردم است و گذرا.
مهم آن است که جامعه مدنی و انسانی یک سرزمین در مدار پیشرفت باشد. اگر چنین باشد نباید نگران افت و افول مقطعی بود. به قول معروف، «بالاتر از این زمانه، زمان جاریست». تاریخمان را معتبر بدانیم و در زیر پرچم آن، گردن افراشته و سربلند به پیش برانیم. ایران و ایرانی شایسته بالاترین درجه احترام جهانی است. به آن درجه خواهیم رسید.
از جمله آنانی نیستیم که میگویند خوب و بد زندگی، شادی و غصه روزگار و زشت و زیبای این جهان، همه و همه، زاییده روح و روان خود ما است. از مریدان آن نظریه نیستیمکه معتقد است هرچه هست از خودِ ما است و خود ما هستیم که جهانمان را میسازیم. اما از جمله معتقدانیم که انسان میتواند بر غمها و زشتیها چیره شود و روزگار خود را سیاه ننماید. از طرفداران این نظریه هستیمکه محیط اطراف ما بیشترین تاثیر را در شکلدهی شخصیت و مسیر زندگی ما دارد و ما قادر نیستیم درست به همان مقصدی برویم که در آمال و آرزوهایمان بود یا هست.
فلسفه اصلی جشنها و آیینها، در تمام جهان، دورِ هم بودن و حس یگانگی با هموطن و همشهری است. ایرانیها از هزاران سال پیش به بهانههای مختلف، جشن برپا میکردند و امروز نیز، کم و بیش، چنین است. در ایران باستان هر ماه یک جشن با نام همان ماه برگزار میشد و علاوه بر آن، جشن آفرینش گیاه، جشن آفرینش خاک و غیره نیز بود.