سلام

از جمله آنانی نیستیم که می‌گویند خوب و بد زندگی، شادی و غصه روزگار و زشت ‌و زیبای این جهان، همه و همه، زاییده روح و روان خود ما است. از مریدان آن نظریه نیستیم‌که معتقد است هرچه هست از خودِ ما است و خود ما هستیم که جهان‌مان را می‌سازیم. اما از جمله معتقدانیم که انسان می‌تواند بر غم‌ها و زشتی‌ها چیره شود و روزگار خود را سیاه ننماید. از طرفداران این نظریه هستیم‌که محیط اطراف ما بیشترین تاثیر را در شکل‌دهی شخصیت و مسیر زندگی ما دارد و ما قادر نیستیم درست به همان مقصدی برویم که در آمال و آرزوهای‌مان بود یا هست. جهان بیرونی بسیار سخت و زمخت و انعطاف‌ناپذیر است. ما نمی‌توانیم در برابر این زمختی چنان عمل کنیم که انگار چیزی در برابر ما وجود ندارد. با این‌حال، در همه شرایط و تمام زمان‌ها، با درک واقعیت بیرونی و عینیت موجود، می‌توانیم با روش‌های متفاوت و متنوع از زمختی روزگار کم کنیم.

یکی از مهم‌ترین روش‌ها برای کاستن از زمختی روزگار تلاش برای دیدن زیبایی‌ها و برجسته‌کردن نیکی‌ها است. در جهان هنر نیز چنین است، هنرمند واقع‌گرا لزوما به معنی هنرمند سیاه‌بین نیست. آنان که به بهانه واقع‌گرایی تمام تلاش خود را برای نمایاندن تمام کنج و گوشه زشتی‌های دوران صرف می‌کنند، واقع‌گرا نیستند، در نهایت عکاسان و تصویربرداران بدون مبانی نظری وضع موجود هستند که هیچ نگاه و ایده‌ای از خود ندارند. انسان مدرن و انسان واقع‌گرا به دنبال ساختن و آبادانی است

 این عادت و رفتار دوره قبل از مدرن است که آدم‌ها نق‌زدن و جستجو برای یافتن سیاهی‌های هرکس و هر پدیده را هنر می‌شمارند. جهان مدرن دنبال نقاط روشن و سفید در هر پدیده و هر زندگی است. به همین خاطر است‌که هنرمند مدرن و مترقی دنبال «هیچ» نیست دنبال «هست»ها است. در جهان مدرن باید «نیرو» ها را دید و به حرکت درآورد. دنیا با شتاب زیاد در حال «شدن» است. لحظه به لحظه در تغییر است. در این جهان و زمان شتابان و درحال تغییر، سکون و سوگواری بر گذشته و وقایع ماضی، اصولا، نمی‌تواند ما را در مدار حرکت و پیشرفت قرار دهد. پس باید برای یافتن و تجربه زیبایی‌ها بکوشیم و ذهن‌و جان‌مان را فرسوده نکنیم. بپذیریم در هر اتفاق بد و سنگینن هم، حتما، نقطه و نکته روشنی وجود دارد که بتوان دل به آن سپرد و زشتی فاجعه را کم کرد. فرانسوی‌ها علی‌رغم تقبیح لشکرکشی ناپلئون به مصر و خاورمیانه، دل به این خوش کرده‌اند که با همین جنگ منفور پی به عظمت و استواری تمدن بزرگ مصر بردند و بعد از آن کوشیدند مصر را در میان کشورهایی قرار دهند که باید شناخت و تقدیرکرد و به سابقه و سبقه‌اش احترام گذاشت. در هر اتفاق سخت و سنگین دور و نزدیک، حتما، کورسوی روشنی برای کشف زیبایی و روشنایی وجود دارد. هنر ما دیدن آن زیبایی و روشنایی است و بس.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۱۵

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx