امید، بزرگترین سرمایه زندگی!
میشود، صبح تا شب، و شب تا صبح، از سختی معیشت و زمختی روزگار گفت. میشود تمام روز را به غیبت پشت سر دوست و دشمن گذراند. میشود، ساعتها درباره سیاست داخلی و خارجی این یا آن کشور غر زد. و میتوان هفتهها و ماهها و سالها از زمانه گله کرد که چرا چنین است و چنان. میشود. ولی ثمرهاش چیه؟ که چی؟!
در مقابل میشود کمر راست کرد و مستقیم و پرحرارت و شاداب دل به کار بست و تاخت. این، بزرگترین درس جوامع مدرن و پیشرفته است. بهجای نقزدن و غرزدن باید کار کرد. باید کوشید و شکوفید. در جهان مدرن، غرزدن و گلهوشکایت از روزگار، عملی انفعالی است و مردم وقت خودرا صرف این نوع زندگی نمیکنند.
چاره کارِ ما و همه، عشق است و دوستی!
این چشم و این ذهن سزاوار دیدن زیبایی و سپیدی است نه زشتی و سیاهی. تمام عالم و آدم این گزاره را قبول دارد که تمرکز کردن بر بدی و زشتی اطرافیان، سبب افسردگی و ناراحتی خود شخص میشود. اولین کسیکه ذهنش را درگیر یافتن عیبوایرادی از دوست و آشنا میکند، ضرر میکند، خود همان آدم است. بیایید به زندگی پیله نکنیم، غر نزنیم، نق نزنیم. فایده ندارد که هیچ، توان و استعداد ما را هم کور میکند. انسان مدرن دنبال ساختن است نه ویرانکردن. دنبال شادی است نه غمبارگی. بیایید از زندگی لذت ببریم.
زندگی زیباست!
سلیقه و فرهنگ زیباییشناسی جامعه و مردم تغییر کرده و اعتلا یافته. ولی زیبایی همیشه هست و خواهدبود. از زیباییهای زندگی در گذشته، زندگی محلهای است. مردم محل نسبت به هم تعصب و عرق داشتند. همانطور که دستهها و مراسم خاص محله را داشتند، حمیت و اخوت محلهای هم داشتند و به همین خاطر هرگز در هیچ محلهای دزدی از طرف ساکنان آن محله اتفاق نمیافتاد. هم بدین خاطر که اهالی همدیگر را میشناختند هم از این جهت که نسبت به هم تعلق خاطر و تعصب داشتند.