سلام

می‌شود، صبح تا شب، و شب تا صبح، از سختی معیشت و زمختی روزگار گفت. می‌شود تمام روز را به غیبت پشت سر دوست و دشمن گذراند. می‌شود، ساعت‌ها درباره سیاست داخلی و خارجی این یا آن کشور غر زد. و می‌توان هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌ها از زمانه گله کرد که چرا چنین است و چنان. می‌شود. ولی ثمره‌اش چیه؟ که چی؟!

در مقابل می‌شود کمر راست کرد و مستقیم و پرحرارت و شاداب دل به کار بست و تاخت. این، بزرگ‌ترین درس جوامع مدرن و پیشرفته است. به‌جای نق‌زدن و غرزدن باید کار کرد. باید کوشید و شکوفید. در جهان مدرن، غرزدن و گله‌وشکایت از روزگار، عملی انفعالی است و مردم وقت خودرا صرف این نوع زندگی نمی‌کنند.

بگذریم که آن‌ها این امکان را دارندکه اگر کارد به استخوان‌شان برسداز طریق سازمان و نهاد صنفی‌شان اعتراض راه بیندازند و حرف‌شان را به گوش شنوایان برسانند، ولی در بقیه اوقات به جای گله و شکایت، فعالیت مثبت و مستمر دارند. بنابراین، باید با زندگی برخورد فعال کرد. باید استوار ایستاد و کار را پیش برد. تا هرکجا که باشد. صرفه در این است.

هزار مرثیه و سوگواری بر ناتوانی‌ها به هیچ‌کجا نمی‌رسد. هرقدر که امکانش هست و توانش را داریم، باید کار کرد و فعال بود. همیشه باید امید داشت. انسان بی‌امید نه برای خودش می‌تواند بجنگد نه برای وطن و جامعه‌اش. ولی باید انصاف داشت که مردم برای امیدواری، بالاخره، باید انگیزه‌ای هم داشته‌باشد.

مردم ممکن است از خود بپرسند «امید به چی؟ وقتی هیچ کورسویی نیست!» ولی چنین نیست. بقول شاعر «بالاتر از این زمانه، زمان جاری‌است!» و توقفی در پیشرفت مردم وجود ندارد. بخواهیم و نخواهیم چرخ روزگار می‌چرخد و ملت‌ها چهارنعل به پیش می‌تازند.

نیاید زمانی که ما چنان از قافله عقب مانده‌باشیم که افسوس کارهای نکرده امروز را بخوریم. اگر از هزار کار لازم، فقط یکی‌ش به عهده ما و بقیه به عهده دولت و دیگران است، همان را هم انجام دهیم. نگوییم اول دیگران، بعد ما. اگر امروز می‌توانیم گامی برای محله و شهرمان برداریم، هرگز غفلت نکنیم. زمان به شدت و سرعت در حال تغییر است.در چنبره‌رخوت زمانه نمانیم. کارکنیم. فعال‌باشیم.امید بیافرینیم و امیدوار باشیم.

انرژی مثبت به مردم بدهیم، دوست و آشنا را برای هر کار مثبت کوچک‌شان تشویق کنیم. منت‌دار هر کسی باشیم که حتی کوچک‌ترین حرکت مثبت اجتماعی را انجام می‌دهد. این را به حساب سنگین‌شدن کفه ترازوی نیروهای رقیب نپنداریم. نپنداریم که ثمره کار ما به افتخارات دیگران اضافه می‌کند.

نوشته‌ی بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۰۰

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx