چهارمین سفر یکروزه «خانه اردیبهشت اودلاجان» به همدان بود. تحت نام «شکوه هگمتانه». روز پنجشنبه ۲۲ تیرماه ۱۴۰۲ خورشیدی. این سفر با برنامهریزی قبلی و توافق با دو چهره مهم علمی و میراث فرهنگی استان همدان اجرا شد. مهندس فرهاد نظری، مدیرکل پیشین میراث فرهنگی استان و دکتر محمدی منصور رئیس پایگاه میراث فرهنگی تپههای هگمتانه میزبان و راهنمای سفر بودند. وقتی ساعت نه و نیم صبح اتوبوس همسفران در مقابل در بزرگ مجموعه تپهای هگمتانه توقف کرد، این دو بزرگوار به استقبال گروه آمدند و پس از خوشآمدگویی، مهندس فرزانه، به خاطر مشکلی که در پاهای خود پس از عمل جراحی داشت، با وسیله نقلیه به کلیسای آنجلی مجموعه رفت و گروه به دست دکتر محمدی منصور سپردهشد تا سیاحت علمی خود را از ریشه و سرنوشت تپههای هگمتانه شروع کند. مجموعهای که از اسناد اصلی افتخارات بزرگ این سرزمین است. آثاری از دوره ماده تا همین اواخر. در یک طرف سازههای اشکانی، آنسوتر آثاری از دوره هخامنشی و ساسانی و بالاتر کلیساهای ساختهشده در عصر قاجار. همه این دیدنها و تعمقها همراه است با توضیحات علمی دکتر محمدی منصور.
جمعه ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ خورشیدی، یکی از روزهای خوب «خانه اردیبهشت اودلاجان» شد. همسفری یک روزه با تعدادی انسان شریف و دوستداشتنی به شهر تاریخی قزوین. در این سفر فرصت داشتیم با همسفران تازهای آشنا شویم. از جنس همان خوبان سفرهای قبل.
، «ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس/ چه سفرها کردهایم!! ما برای بوسیدن خاک سر قلهها/ چه خطرها کردهایم؛ چه خطرها کردهایم/ ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود/ خون دلها خوردهایم/ ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود/ رنج دوران بردهایم/ ما برای بوئیدن بوی گل نسترن چه سفرها کردهایم/ ما برای نوشیدن شورابههای کویر/ چه خطرها کرده ایم؛ چه خطرها کردهایم/ ما برای خواندن این قصه عشق به خاک/ خون دلها خوردهایم»
مهم آن است که جامعه مدنی و انسانی یک سرزمین در مدار پیشرفت باشد. اگر چنین باشد نباید نگران افت و افول مقطعی بود. به قول معروف، «بالاتر از این زمانه، زمان جاریست». تاریخمان را معتبر بدانیم و در زیر پرچم آن، گردن افراشته و سربلند به پیش برانیم. ایران و ایرانی شایسته بالاترین درجه احترام جهانی است. به آن درجه خواهیم رسید.
دارالفنون، فقط یک ساختمان نیست. حتی فقط یک مدرسه نیست. بالاتر از آن، فقط یک دانشگاه نیست! این عمارت بخشی از هویت و تاریخ گذشته نزدیک ما است. این عمارت نماد واکنش ما به عدم برابریمان در فناوری آن زمان با جهان خارج است. این عمارت نشانه اصلاحگری حکومتی در گذشته نزدیک ایران است. این عمارت، دریچهای به تفکرات جنبش مشروطیت ایران است.
حدود ۲۴۰ سال پیش، تهران به پایتختی ایران برگزیدهشد. در آن تاریخ، تهران، در مجموع حدود ۱۵ هزار نفر جمعیت داشت. امکانات شهری و بازرگانی آن از چندین شهر دیگر، چون مشهد، تبریز، شیراز، و اصفهان کمتر بود. ولی به دلایلی، از جمله موقعیت مکانیاش در ارتباط با مقر قجریهای استرآباد و مسائل امنیتی دیگر، به پایتختی کشور برگزید شد. هرچند نباید از حق گذشت که موقعیت و ویژگیها و امتیازات طبیعی قابل توجهی داشت که وسوسهانگیز مینمود.