دومین سفر یک روزه خانه اردیبهشت اودلاجان برگزار شد. نطنز را دیدهبودیم، سمنان را هم دیدیم. هرچند نه کامل، بل در حد زمان و فرجه یک روزه. سمنان و همینطور نطنز، ناگفتهها و نادیدههای بسیار دارند. طبیعی است با یک سفر یک روزه نمیتوان شهر و محیط را شناخت. هدف چنین سفری گشودن دریچهای به دنیای یک شهر است. البته دریچهای تازه! مثلا در سفر سمنان کوشش بر این بود آن بخش از سمنان که «هویت» اصلی کالبدی و شهری آن است برای همسفران نمایان شود (که البته خیلی ناقص انجام شد و فرصت کافی به دست نیامد). سامانه پخش آب سمنان و شش استخر آن اصلیترین هویت شهر سمنان است. ما فقط توانستیم کنار یک استخر جمع شویم توضیح کوچکی را باهم سهیم شویم.
سفر به شهر نازنینِ نطنز، با جمعی از همسفرانِ بسیار دوستداشتنی، نقطه آغاز سفرهای گردشگری «خانه اردیبهشت اودلاجان» بود. و چه آغاز زیبایی. این سفر ما را مصممتر کرد، حتما خواهیم کوشید هر یک از سفرها غنیتر و دلنشینتر ازسفر قبلی باشد.
در گام اول، نطنز مقصد گردشگری انتخاب شده. در این سفر، علاوه بر بازدید از شهر و آثار میراثی و فرهنگی آن، پروژهای احتمالی مطرح خواهدشد. میخواهیم بدانیم در نطنز هم میشود فعالیتهایی از جنس فعالیتهای خانه اردیبهشت اودلاجان انجام داد؟ در چه سطح و دوره زمانی؟
یکی از خانههای بسیار زیبا و مهم در اودلاجان، خانه «نصیرالدوله بَدِر» است. که متاسفانه حال و روز خوشی ندارد و در مخمصه مالکیت و دعوای حقوقی از یک سو و معضلات اداری و میراثی از سوی دیگر است. این خانه متعلق به یکی از پیشگامان آموزش و پرورش مدرن در ایران و دولتمرد دوران قاجار و پهلوی است: میرزا احمدخان نصیرالدوله ، در سال ۱۲۴۹ خورشیدی در رشت به دنیا آمد در سال ۱۳۰۹ در تهران درگذشت. او در تهران بنا بر سنت رایج در آن زمان به فراگیری ادبیات فارسی، فقه، اصول، حکمت الهی و همچنین زبان فرانسه و علوم ریاضی پرداخت.
مسجد ارگ معماری ویژهای ندارد. نخست مسجدی تک شبستانی بود و بعدها در سال ۱۳۴۰ کمی توسعه یافت و شکل امروز را گرفت. توصیه به بازاریان برای ساخت این مسجد را آیتالله بروجردی مطرح کرد که مجتهد اول و یکه آن زمان بود. بعدها این مسجد مرکز اجتماع صنوفی از بازاریان شد که خط و ربط مشخصی داشتند. امروز نیز چنین است. البته تقریبا تمام مساجد کشور چنین خصلتی دارند. مردم، عموما، مسجد را به امام و پیشنماز آن میشناسند تا به مکان و شکل آن.
«حاج علیاکبر ماها» ملقب به بهار از خلیفههای بهنام و استادکاران ماهر زمان خود بود که در سال ۱۳۱۷ پایه های این قنادی را در خیابان سرچشمه تهران بنا نهاد. او به همراه پسران خود موفق شد با استفاده از مواد اولیه درجه یک و طبیعی مانند عسل، روغن حیوانی، تخم مرغ رسمی، کره محلی، شیر محلی و طعمدهندههای طبیعی مانند زعفران، گلاب، هل، وانیل، طعمی ماندگار را ابداع کند که تنها در این قنادی یافت میشود.»