جنبش مشروطیتایران یکیاز مهمترین سرفصلهای ایران معاصر است. با اینحال هنوز بسیاری از کنج و گوشههای آن شناخته نشده و آموزههای لازم به دست نیامدهاست. از جمله ناگفتههای مربوط به این جنبش، نقش ایالات و ولایات در آن است. در پژوهشها و اسناد موجود، بیشترین تمرکز بر چند قطب مبارزه، از جمله تبریز، تهرانو اصفهان است. مستند «سرپتیها» که تازهترین کار کیوان مهرگان است، میکوشد غبار از چهره جنبش مشروطیت در استان کرمانشاه بردارد و در این راه، یارمحمد کرمانشاهی را به عنوان چهره شاخص محلی و حتی ملی این جنبش مطرح نماید. او درباره انگیزه خود از ساختن این اثر میگوید: «هر مستندساز، اصولا، علاقمند است آثاری درباره وطن و خانه خود بسازد.
این یک گزاره مقبول و مهم است که «تا گذشته نزدیکمان را نشناسیم، صحبت از تاریخ تولد فلان پادشاه هخامنشی لقلقه است!» پس باید، نخست، گذشته نزدیک و معاصرمان را بشناسیم. جنبش مشروطه ایران با هر سرنوشتی که برایش تعریف کنیم، سرآغاز دوره روشنگری ایران و شروع دورانی تازه در مناسبات اجتماعی و فرهنگی این سرزمین است. هر متن و مستندی که کمک کند تا این دوره را بهتر بشناسیم، غنیمت بزرگی برای ایراندوستان است.
مستند «سرپتیها» روایتی صادقانه و دقیق از تحرک مشروطهخواهی دیار غرب کشور، بهویژه کرمانشاه است. سرزمین یارمحمد کرمانشاهی. در این مستند تلاش بر این است که درونمایه آن جنبش و پیوندش با جنبش سراسری ایران، در حد مقدورات یک مستند سینمایی واکاوی و ارائه شود. اهمیت این مستند از آن جهت است که در ادبیات تاریخی ما، حرکت آزادیخواهانه مردم غرب کشور، بالاخص کرمانشاه جزو بخشهای فراموششده تاریخ است و با تماشای این اثر سینمایی سرنخهایی از تاریخ غرب کشور را به دست میآوریم.
تماشای سرپتیها فرصتی خواهدبود برای گپوگفتی در باب تاریخ معاصر کشورمان ایران.
نمایش دوم مستند بلند «سیاوش در آتش» اثر ارزشمند کیوان مهرگان در خانه اردیبهشت اودلاجان، رویدادی مغتنم و زیبا بود. این نمایش که به درخواست جمعی از فرهیختگان و هنرمندان انجام شد، در کارنامه خانه اردیبهشت به نیکی ثبت خواهدشد. دکتر سبزهکار، هنرمند عکاس و خوشنویس ابتکار این رویداد را رقم زدهبود
قطعا، مستند بلند «سیاوش در آنش» با ۱۲۹ دقیقه، از آثارماندگارسینمای ایران خواهدبود. شاید نخستین مستندی است تا این حد دقیق و پردامنه به زندگی اجتماعی استاد محمدرضا شجریان میپردازد. و طبعا میتوان انتظار داشت که روند تولید آن روند سخت و پرطاقتی بوده. فیلمسازمیگوید «در مواقعی، من مثل خرس نعره میزدم و بارها شده به خودم بگویم بس است دیگر! ولش کنیم برویم به زندگیمان بچسبیم. اینکه قریب به ده مستندساز تا کنون تلاش کردهاند از زندگی استاد شجریان فیلم بسازند و نشده و هیچ
کدام به سرانجام نرسیده، ناشی از سختی و پیچیدگی خود سوژه است