
پاکیزگی نشانه ایمان است!
با هر دید و نگاهی، در هر مشرب و مسلکی، یک رشته اصول هست که برای همه یکسان است و همه قبولش دارند. «پاکیزگی» یکی از این رشته اصول است. در تمام ادیان و مذاهب و در تمام کشورهای دنیا نمیتوان کسی را یافت که پاکیزگی را نفی کند و در مدح کثیفی و شلختگی بسراید. در سطوح مختلف و با سلیقههای مختلف، مردم در پاکیزگی محیط و مکان خود میکوشند. برخیاز این آداب و اصول حتی تبدیل به مناسک شهری وملی شدهاند مثل آداب «خانهتکانی» شب عید ایرانیان. بنابراین در لزوم پاکیزگی تردیدی نیست. سخن اینجا است که این نیاز و الزام را چگونه در محل و مکان عمومی خود جاری و ساری کنیم. با کمی سادهانگاری میپذیریم همه مردم ما در خانه خود بسیار نظیف و پاکیزه هستند. میپذیریم هیچیک از اهالی کشور ما داخل خانه و اتاقشان را کثیف نمیکنند. لباس تمیز میپوشند و آشغال رو زمین نمیریزند. ولی چرا شهر و محلهای با چنین آدمهای نظیف و تمیز، گاه پر از زباله است. چرا دم در خانه خودمانرا آبو جارونمیکنیم.
در ابتدا باید این موضوع مهم را بپذیریم که آبادانی، صرفا، به معنای ساختوساز نیست. ساختوساز میتواند در حکم ابزار برای آبادانی باشد. آنچهکه آبادانیرا ازساختوساز متمایزمیکند روحوحس مکان است. و حس مکان حتما و فقط با ارجاعات هویتی ممکن میشود. یعنی در آبادکردن یک فضا و پهنه شهری نباید بهگونهای عمل شود که هویت آن مخدوش شود و نتوان فهمید که در کجا قرار داریم.