دارالفنون، فقط یک ساختمان نیست. حتی فقط یک مدرسه نیست. بالاتر از آن، فقط یک دانشگاه نیست! این عمارت بخشی از هویت و تاریخ گذشته نزدیک ما است. این عمارت نماد واکنش ما به عدم برابریمان در فناوری آن زمان با جهان خارج است. این عمارت نشانه اصلاحگری حکومتی در گذشته نزدیک ایران است. این عمارت، دریچهای به تفکرات جنبش مشروطیت ایران است.
چرا امروز اینقدر ولخرج شدهایم و فضاهایی را میسازیم که در سال چند روز بیشتر استفاده نمیشوند یا در روز چندساعت بیشتر مورد استفاده نیستند. چرا چنین میکنیم؟نمیتوان صرفهجویی کرد؟
مدرسه میتواند مکانی برای اجتماع مردم محله و فضایی برای فعالیت مدنی باشد. این امر زمانی جدیتر میشود که بپذیریم مدرسه یک مال عمومی است بخشی از اموال ملی کشور است که با پول همین مردم و مالیاتهایی که میپردازند ساخته میشود و در اختیار آموزش و پرورش کشور قرار میگیرد.
اما مدرسه به یک دلیل دیگر نیز محل رفاقت اهالی باهم بود. معمولا معلم و مدیر مدرسه از اهالی همان محله بودند. همدیگر را میشناختند و اهالی هم آنها را میشناختند. خود همین شناخت از همدیگر سبب ایجاد رابطه میشود و ارتباط نیز بستر رفاقت است.