سه نقطه
«چقدر جابجایی با اتوبوس دوطبقه سیاحت داشت. . . من ناچار برای آنکه طبقه دوم را از دست ندهم، در راهپلههای طبقه دوم میایستادم و عرصه را بر خودم و آنهایی که بالا و پائین میرفتند تنگ میکردم، بدان امید که اگر کسی از دومیها پیاده شد شتابان جای او را تسخیر کنم. البته بارها بابت کورکردن راهپلهها سرزنش شدم، ولی هیچ نمیگفتم. شگفتی ایستادن و نشستن در طبقه دوم آنقدر زیاد بود که با هیچ توپ و تشری جاخالی نمیدادم. . . .میدان فوزیه مزین به دوسینما بود.