سفرنامه ناصرالدین شاه

سفرنامه ناصرالدین شاه

روز جمعه، بیستم شهر جمادی‌الثانی اواخر سنبله به عزم زیارت مشهد متبرکه و سیاحت عراق از سلطنت‌آباد حرکت کرده به دوشان‌تپه رفتیم. امسال چندان مجال تفرج و گردش ییلاقات نبود. اوایل تابستان از نیاوران به شهرستانک رفتیم و باز به نیاوران مراجعت کردیم. ده روز توقف کرده به گلندوک رفتیم. پنج شب مانده به سلطنت‌آباد آمدیم. یک ماه توقف شده. این است که عازم عراق عرب هستیم انشاالله تعالی. دراین ایام به واسطه نرفتن به ییلاقات و شدت گرما در سلطنت‌آباد و نیاوران و گلندوک و قرار کارهای درباری و ملاحظه لوازم سفر و قحط  و غلای غالب ایالت‌های ایران، خاصه اصفهان و یزد و خراسان و غیره و ظهور وبا در کرمان و گفتگوی زیاد و مشغله بی‌اندازه و تخفیف ولایات، تعدیل امور مملکت و رسیدگی کارهای مختلف بسیار سخت گذشت.

سفرنامه آنتونی اسمیت

سفرنامه آنتونی اسمیت

«پس از هر سفر به ساحت مقدس کرمان، به عمارت قدیمی کنسولگری برمی‌گشتیم. در کنسولگری، معمولا، غذای روزانه را خودمان تهیه می‌کردیم و یا می‌پختیم. یک بار نیز شام را در منزل دکتر وایلد صرف کردیم. در آن شب گرچه صحبت‌ها حول محور بیمارستان و بیماری‌های مختلف دور می‌زد، ولی پیتر و دوستش «جورج اوری» که الکتریسین بیمارستان بود، اطلاعات مفیدی در رابطه با قنات‌های ایران به‌ما دادند. با وجودی‌که دکتر وایلد از بسیاری از امراض کشورهای آسیایی رنج می‌برد، معتقد بود که ساعت کار در بیمارستان کرمان بیشتر از ساعات کار بیمارستان‌های لندن نیست، شرایط کار نیز دشوارتر از لندن نمی‌باشد.

سفرنامه تاورنیه

سفرنامه تاورنیه

«سفرنامه تاورنیه» ترجمه حمید ارباب شیرانی؛ انتشارت مروارید؛ چاپ دوم؛ ۱۳۸۹؛ ص۲۱۹؛ (یکی از اصلی‌ترین منابع و سفرنامه‌ها که به کار پژوهش تاریخ می‌آید. با این‌حال، دراستناد به مطالب آن، باید احتیاط کرد. تصویر منصفانه از ایران ندارد.)

حافظه تاریخی محله

حافظه تاریخی محله

در سفرنامه‌‌معتبری‌که توسط نفردوم سفارت پروس(آلمان) نوشته‌شده وقتی صحبت محل سفارت پیش می‌آید، متوجه می‌شویم سفارت آلمان در زمان ناصرالدین‌شاده در بازارچه مروی تهران قرار داشت. شایدبسیاری از ماها تا کنون این اطلاع را نداشتیم‌و احتمالا اگر الان هم در بازارچه مروی دنبال آن نشانی برویم، نتوانیم پاسخ قابل قبولی پیدا کنیم.