گزارش مستند فریاد رو به باد

مستند «فریاد رو به باد» در سال ۱۳۹۳ کلید خورد و سه سال و خرده‌ای زمان برد تا این‌که در جشنواره سینما حقیقت ۱۳۹۷ به‌نمایش درآمد. این مدت کافی است چهره و تفکر آدم‌هایی را که در مستند حضور دارند دچار تغییر کند. و وقتی در ۱۴۰۱ این مستند را در سی‌وپنجمین شبِ فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان به تماشا می‌نشینیم و درجلسه پرسش وپاسخ با جوان برومندی مواجه می‌شویم‌که نوجوان اول مستند است به‌وجد می‌آییم. «میثم»در این نشست، همان نوجوان پرشور و شری است که در مستند می‌بینیمش که با جسارتی عجیب و غریب، در برابر مخالفت مادرش با آوازخوانی راک، هی تکرار می‌کرد «به کسی چه مربوط است، من می‌خواهم ترانه‌خوان زیرزمینی باشم، من اصلا می‌خواهم خلاف کنم، می‌خواهم مواد مصرف کنم، من . . . من. . .» او امروز می‌داند زندگی پست وبالا دارد، کوه‌های بلند و صحراها دارد.

مستند فریاد رو به باد

مثل معروفی است که می‌گوید «خوشبختی یعنی حداکثر استفاده از حداقل امکانات». رمز زندگی هم همین است. جنگیدن با مشکلات و رفتن به سمت نور و شادی. قصه مستند «فریاد رو به باد» هم چنین بن‌مایه‌ای دارد. «روایت چهار سال از دوران بلوغ دانش‌آموز نوجوان ساکن دروازه غار که قصد دارد با هدف تغییر وضعیت زندگی و جامعه پیرامون خود خواننده شود. او در این مسیر با مشکلات زیادی از جمله مخالفت والدین، مشکلات مالی و نداشتن حمایت اطرافیان رو‌به‌رو می‌شود.» و البته، از پای نمی‌نشیند.