گزارش مستند ایران سرای من است

گزارش مستند ایران سرای من است

نمایش فیلم «ایران سرای من است»از پرویز کیمیاوی در صدوپنجاهمین شب‌فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان، نقطه ختم خوبی برای پایان شب‌های فیلم سال ۱۴۰۳ بود. اثری برجسته در سینمای سوررئال که متاسفانه فرصت اکران عمومی نیافت و موجب خسران بسیاری در حوزه اقتصادی و فرهنگی شد. باور عمومی اهالی سینمای مستند بر این است که اگر در سال‌های قبل از انقلاب حضور فریدون رهنما و هم‌فکرانش موجب اعتلای سینما بود، در سال‌ های پس از انقلاب حضور مدیران میانی خوشفکر در دستگاه‌های متولی سینما در سال‌های شصت و هفتاد سده گذشته موجب رونق و امیدواری بود. هرچند با مصیبت‌ها و نامرادی‌های فراوان. فیلم «ایران سرای من است» محصول سال ۱۳۷۳ است. مجوز ساخت گرفت ولی فرصت اکران عمومی پیدا نکرد. به عقیده فرهاد ورهرام، «این فیلم در میان پنج فیلم برتر سینمای ایران در این ژانر است که بعد از انقلاب ساخته‌شد».

گزارش مستند در سیواس شاعر می روید

گزارش مستند در سیواس شاعر می روید

مستند «در سیواس شاعر می‌روید» از سعید منافی در یکصدوچهل‌ونهمین شبِ‌فیلم خانه‌اردیبهشت‌اودلاجان به نمایش درآمد. مستندی که در ابتدا و براساس کتابی که درباره علویان ترکیه منتشر شده‌بود، قرار بود در ژانر مستند مردم‌نگار تولیدشود. تا کمی مانده‌به انتهای مستند هم چنین است ولی چون در زمان تدوین فیلم اتفاق مهیب آتش‌زدن هتل در سیواس پیش می‌آید و ۳۷نفر کشته می‌شوند، تصمیم گرفته می‌شود آن اتفاق و تبعات بلاواسطه‌اش هم به فیلم اضافه شود و به این خاطر، بخش دوم مستند ویژگی فیلم سیاسی را پیدا می‌کند. البته که این امر از ارزش و ماندگاری فیلم نمی‌کاهد. قصه علویان ترکیه، پر از افت‌وخیز و التهاب است. پس از حمله مغول، ترکمن‌های ساکن در آسیای میانه به آناتولی (ترکیه امروزی) مهاجرت کردند که در میان آنان پیروان اهل بیت و امام‌علی نیز بودند. آنان با اثرپذیری از تصوفی که در آن سرزمین رواج داشت، علوی‌گری امروز ترکیه را بنیان نهادند.

گزارش مستند موسیو مارکف

گزارش مستند موسیو مارکف

به نقل از فرهاد ورهرام، حدود چهارسال پیش، چند طرح مستند درمرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به تصویب رسید که «موسیو مارکف» یکی از آن‌ها بود. سه‌چهار تا از این مستندها وقتی آماده نمایش شد مورد بی‌اعتنایی مرکز قرار گرفت و جشنواره حقیقت هم حاضر نشد آن‌ها را به نمایش بگذارد. موسیو مارکف، «شهر» (حنیف شهپر راد) و «دیافراگم» (جواد وطنی) چنین سرنوشتی داشتند. عموما به این خاطر که در این فیلم‌ها متن و تصاویری از دوران پهلوی وجود داشت.

گزارش مستند لاله زار هزار چهره

گزارش مستند لاله زار هزار چهره

«چندسال پیش، به‌لطف یک سرمایه خوب، تهیه‌کننده خوش‌فکری به صرافت افتاد پنج فیلم مستند درباره تهران ساخته‌شود. سه تا از این مجموعه ساخته‌شد، ولی دوتای دیگر به تحقق نرسیدند. مستند «لاله‌زار هزارچهره» یکی‌از سه فیلم است. مستندی مکان‌محور که روایت خاص خوداز لاله‌زار را دارد».این جملات را مهدی باقری درابتدای‌ نشست یکصدوچهل‌وششمین شب فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان می‌گوید. شبی که اختصاص به نمایش «لاله‌زار هزارچهره» داشت.
امین کاظمی، تهیه‌کننده مستند هم حضور دارد و کلام باقری را با کلمات زیر تکمیل می‌کند: «با تکیه ‌بر سرمایه در اختیار و حامی روشن‌فکر، طرحی نوشته‌شد که مستندهایی با محوریت زیست مردم تهران، به‌ویژه چهره‌های شاخص ساخته شود. در این طرح قرار نبود وجه هنری یا حقوقی شخصیت طرح‌شود، می‌خواستیم زیست و شخصیت حقیقی این افراد را تصویر کنیم. ابتدا با گفتگوهای صوتی شروع کردیم. با نزدیک به ۳۵ شخصیت فرهتگی و هنری گفتگو و ضبط کردیم. پس از این دوره، به صرافت افتادیم به سمت تهیه مستند سینمایی برویم تا گستره موثرتری را شامل شود.»

گزارش مستند قلعه خاموش

گزارش مستند قلعه خاموش

ایران سرزمین شگفتی‌ها است و وقتی یک مستندساز عزم می‌کند به سراغ این شگفتی‌ها برود، باید منتظر رخدادی زیبا باشیم. حنیف شهپر راد، فیلم‌ساز صاحب سبک، در آخرین اثرش به سراغ قلعه ایزدخواست در استان فارس رفته. قلعه‌ای که در میانه راه آباده به شیراز چشم هر بیننده‌ای را مسحور می‌کند. و البته دل هر دوستدار ایران‌و میراث تاریخی آن‌را به درد می‌آورد. شهپر راد کلیدخوردن این پروژه را در ارتباط با تولید یک‌رشته مستند تحت‌عنوان «خاطرات روستا» می‌داند که با تهیه‌کنندگی فرهاد ورهرام تولید می‌شود. کاری که از سال ۱۳۹۶ شروع شده، هنوز هم ادامه دارد. «یکی از ویژگی‌های خاص این رشته‌مستندها رفتن به سراغ روستاها یاآبادی‌هایی است‌که دردهه‌های گذشته درباره‌شان مستند تهیه شده ولی امروز دیگر شبیه آن سال‌‌ها نیستند.

گزارش مستند اجاق نواز

گزارش مستند اجاق نواز

«سال ۱۳۴۳، کتابی از فریدریک بارس منتشر شد که به باور من، بابی گشود برای مطالعات و پژوهش‌هایی در موضوع عشایر. بعدها کسانی چون دکتر نادر افشار نادری این راه را ادامه دادند. من، از طریقی، موفق شدم فیلم مصاحبه بارس پیدا کنم. پس از آن بودم که پیگیر شدم و افتادم دنبال نشانه‌ها و مسیرهایی که در آن گفتگو بود. او شش ماه همراه ایل باصری بوده و مسیر کوچ را دقیق ثبت کرده. وقتی رفتم دنبال رد پای بارس در ایل باصری، با «نواز» آشنا شدم. دیدم نواز جذاب‌تر و بهتر از بارس برای یک مستند است». این‌ها سخنان اولیه فرهاد ورهرام است در نشست پس از نمایش مستند «اجاقِ نواز» در صدوچهل و چهارمین شب فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان. ورهرام پس از برخورد با نواز، می‌کوشد با کل خاندان او آشنا شود و آن‌ها را به پای گفتگو بیاورد و از دل آن گفتگوهای تصویری بتواند باصری‌های زمان بارس را با باصری ‌های امروز مقایسه کند.