مستند قلعه خاموش

مستند قلعه خاموش

«ایزدخواست» آبادی کوچکی است در استان فارس. قلعه‌ای دارد که عنوان «تسخیرناپذیر» برازنده‌اش است، چون سه طرفش به پرتگاه است. همیشه و برای همه، با دیدن این منظر، این پرسش مطرح می‌شود که سرگذشت این قلعه زیبا چیست؟ قلعه‌ای که خانه‌هایش دو یا سه طبقه است. مستند «قلعه خاموش» به این قلعه پرداخته و گذشته و حال آن را با زبان سینمایی روایت کرده. نکته زیبا آن است که پایان‌نامه‌های دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی جزو منابع پژوهشی این مستند است. پایان‌نامه‌هایی که از نیم‌قرن پیش تا کنون تهیه شده‌اند. زبان سینمایی حنیف شهپر راد زبان نیرومند و موثری است و دیدن این فیلم حتما لذت‌بخش خواهدبود.

مستند اجاق نواز

مستند اجاق نواز

فرهاد ورهرام از مستندسازانی است که آشنایی کامل با ایل و کوچ و زندگی عشایری دارد. او در مستند تازه‌اش به سراغ ایل باصری از استان فارس رفته. ایل باصری یکی از پنج ایل متحد ایل خمسه و از ایلات بزرگ استان فارس است با قدمتی بیش از پانصد سال. باصری ها هر ساله در اوایل بهار مسیری حدود ۴۰۰ کیلومتر را از قلمروهای گرمسیری واقع در مناطق لارستان در جنوب فارس طی می‌کنند تا در قلمرو های سردسیری واقع در مناطق مرودشت و پاسارگاد و اقلید اتراق کنند. آن‌ها در فصل پاییز و با شروع فصل سرما به قلمروهای گرمسیری بازمی گردند. اما سال‌ها است به دلایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، اغلب مردمان این ایل زندگی عشایری و کوچ‌روی را ترک کرده و در شهرهای بزرگ و کوچک و روستاهای استان فارس زندگی می کنند. فیلم «اجاق نوار» در باره زندگی و کوچ یکی از خانوارهای ایل باصری است که هنوز زندگی کوچ‌گری را رها نکرده‌اند.

مستند تصویر در انتظار

مستند تصویر در انتظار

این واقعیت را باید پذیرفت که سینمای مدرن این سرزمین وامدار چند چهره شکوهمند سینمایی است که سنگ بستر نوگرایی و پیشرفت سینمای ایران را در جامعه هنری ایران فرش کردند. پرویز کیمیاوی یکی از مشخص‌ترین افراد این گروه است. متاسفانه در سال‌های گذشته فرصت زیادی برای دیدن آثار این هنرمند در اختیار مشتاقان نبوده و بسیاری از آثار او را ندیده‌ایم. برای شناخت سینمای مدرن ایران نه تنها باید آثار این سینماگران را دید، بلکه باید پرتره‌هایی را هم که درباره‌شان ساخته شده، ببینیم. «تصویر در انتظار» یکی از بهترین نمونه‌های این نوع پرتره‌ها است. تلاش فیلم‌ساز آن است که تصویری کامل از فلسفه فیلم‌سازی و سلیقه زیبیی‌شناسی پرویز کیمیاوی را به دست دهد.

مستند تا انتهای تیره بهار

مستند تا انتهای تیره بهار

باستان‌شناسی، از مهم‌ترین ابزارهای تاریخ‌نویسی است. بر این اساس، باستان‌شناس کسی است که با صبوری و دانش لازم، مواد اولیه پژوهش‌های تاریخی و اجتماعی را از دل خاک بیرون می‌کشد و برایش شناسنامه می‌نویسد. اما، این فقط یکی از وجوه باستان‌شناسی است. یک وجه مهم دیگر هم هست: عشق به وطن و ستایش زندگی. در میان نسل اول و دوم باستانشناسان ایرانی این وجه از کار بسیار مهم‌تر از یافته‌های زیرخاکی بود. دکتر سیف‌الله کامبخش‌فر یکی از نمونه‌های شاخص این گروه قلیل باستان‌شناسان ست. همراه او به «انتهای تیره بهار» می‌رویم.

مستند محمد بهمن بیگی

مستند محمد بهمن بیگی

در نظر بگیریم، کسی که اصولا ایلیاتی است، به چند زبان زنده دنیا آشنا است. در میان عشایر بزرگ شده ولی احترام زنان را به حد غایی به جا می‌آورد. شخصیتی ملی است ولی شائبه همراهی با جاسوس آلمانی در کوران جنگ دوم دارد. بچه‌های عشایر را آموزش می‌دهد، ولی سران ایل دنبال بیرون کردنش از منطقه هستند. پدرش تبعیدی است و خودش هم علاقه‌ای به حاکمان ندارد، ولی شهبانوی مملکت برای دیدن هنرنمایی کودکان عشایری می‌آید که او تربیت کرده‌است. او از تمام امکانات استفاده می‌کند تا بچه‌های عشایر از دنیای تاریک بی‌سوادی به دنیای شاداب و روشن کودکی بیایند. او در سال ۱۳۳۰ نخستین مدرسه سیار عشایری را در یک چادر بزرگ ساماندهی کرد. . . .
صحبت از محمد بهمن‌بیگی است.

مستند مسافر فوکوشیما

مستند مسافر فوکوشیما

سونامی ۹ ریشتری ژاپن (۲۰۱۱) یکی از بزرگترین فجایع بشری است. ژاپن که معروف به قدرت و تسلط بر فناوری‌های مدرن است، ژاپن که خودرویی می‌سازد که ده سال کار می‌کند بی آن‌که مالکش آن را به تعمیرگاه ببرد، با فاجعه‌ای روبرو است که حداقل تا چهل سال بعد از سونامی درگیرش خواهدبود. در سکانس‌های نخست این فیلم، وقتی که سونامی اتفاق می افتد همه خودروهای فرامدرن بسیار بسیار گرانقیمت را می‌بینیم که در خیابان‌های ژاپن روی آب حرکت می کنند و از این سو به آن سو می‌روند، ساختمان‌ها را تخریب می‌کنند و کسی نمی‌تواند کاری بکند. کشتی ها و هواپیماها و خانه‌ها همه ویران شده و آخرین دستاوردهای تکنولوژیک هم نمی‌توانند کاری بکنند. این فاجعه را یک خبرنگار ایرانی، افشین والی‌نژاد، هشت سال پس از فاجعه، گزارش می‌کند. در مستند عمق فاجعه چنان عریان است که بخودی‌خود از خود می‌پرسیم، ژاپن با آن‌همه امکانات هنوز نتوانسته این مشکل را حل کند، اگر این اتفاق برای ایران بیفتد چه خواهد شد؟