موسیقی مازندران، یکی از زیباترین رنگهای تابلو بزرگ موسیقی ایران را نمایندگی میکند. در این میان، شخصیتهای خاصی هم هستند که نه تنها بخاطر این موسیقی، بلکه بخاطر خودشان و زندگی یگانهشان، تلالو خاصی به این موسیقی میدهند. مثل «احمد محسنپور» که از برجستهترین نوازندگان مازندران و ایران است و موسیقی سینه به سینه در مازندران را ثبت و ضبط کرده است راجع به تاریخچه آنها تحقیق کرده و از این طریق خدمت بزرگی به موسیقی مازندران کرده است. کمانچه را باید با ساز او شنید و لذت برد. جالب آن است که این نوازنده و پژوهشگر بزرگ نابینا است.
در مستند «نواجش» با این هنرمند و موسیقی مازندران آشنا میشویم. خواهیم دید چه هنرمندان بزرگی برای تلمذ پیش این نوازنده مازنی میرفتهاند.
زنده یاد محمد رضا مقدسیان به هر حال یکی از بزرگان سینمای مستند ایران بود و ویژگی اصلی کارهای او عموما این هست که سوژه ها انتخابی هستند.ایشان اصراری نداشتند که به هر حال مستند بسازند به همین خاطر آقای مقدسیان را بایستی با توجه خاصی دید.او به سراغ عاشیق های آذربایجان رفته و در این فیلم عاشیق اصلان طالبی موضوع پرتره اوست.میدانیم که رسمی عاشیقی فقط به عنوان بخشی از موسیقی اقوام مد نظر نیست.عاشیقی در حقیقت بخشی از هویت مردم آذربایجان است.عاشیق ها بیش از آنکه آواز خوان و خواننده حرفه ای باشند و در مراسم ها و در موقعیت های مختلف بخوانند بیشتر راوی فرهنگ مردم از این کنج به سرزمین های دیگر هستتند.این مستند از مجموعه آیینه و آواز هست که در سه بخش تهیه شده و به یادگار ماندگار مانده است.
یکی از اولین کارهای مهدی باقری مستند «اهمیت عارفبودن» است. با موضوع محوری عارف قزوینی که در جهان شعر و موسیقی ایران نامی ماندگار است. او بیستوشش سال پیش از صدور فرمان مشروطیت در قزوین به دنیا آمد. خط شکسته و نستعلیق را بسیار خوب مینوشت. مدتی به نوحهخوانی پرداخت و عمامه میبست؛ ولی پس از مرگ پدر عمامه را برداشت و ترک روضهخوانی کرد. وی نخستین تصنیفش را در ۱۸ سالگی ساخت. عارف از نخستین کسانی است که در ایران کنسرت برگزار کرد و به جنبه غیر مجلسیبودن و مردمیبودن آن تأکید ورزید. کنسرتهای او همیشه پر رونق و پرازدحام بود. عارف در سراسر زندگی خود همیشه صراحت داشت و این دست کم در تصنیفهای اجتماعی و سیاسی او به خوبی مشهود است.
در ارتباط با موسیقی ایران، متاسفانه، فیلمی که جنبه موسیقیشناسی مردمی داشتهباشد و بتواند هم موسیقی را مطرح بکند و هم زندگی کسانی را که آن موسیقی را دارند و با آن زندگی میکنند، نداریم یا خیلی کم داریم. «زیمل بلوچستان»، از نخستین فیلمهایی است که میتوان گفت موسیقی مردمشناسی است. «زیمل بلوچستان» نسبت به زندگی نگاه راحت و برابر دارد و اجازه میدهد خودمان ببینیم و قضاوت کنیم. در این فیلم، موسیقی اصل است اما بهانهای است برای دیدن مردم، زندگی، منطقه و سرزمین.
«مازیار مشتاق گوهری»، کارگردان مستند، میگوید: دوست داشتیم استانمان را به خوبی معرفی کنیم و زیباییهای آن را نشان دهیم و از طرف دیگر، موسیقی و کاربرد موسیقی در قوم بلوچ دیده بشود.
موسیقی آوازی ایران در عصر حاضر، افتوخیزهای زیاد داشته و هنوز هم دارد. اما ظهور، قمرالملوک وزیری، بانوی آواز ایران در دوره پهلوی یکی از نقاط عطف این موسیقی است. این نقطه عطف دو سویه دارد: سویه اجتماعی و سویه هنری. در موارد زیادی هر یک از این دو سویه مورد توجه یا تمرکز مخاطبان و پژوهشگران قرار گرفته. اما یک نکته مورد وفاق همه است: اگر قمر هنرمند نبود، همه سدشکنیها و تابوشکنیهایش یا فراموش میشد یا کم اهمیت. آنچه که قمر را جاودانه کرده سبقه هنری و آوازی او است. او به واقع خواننده بزرگی بود. بدون هیچ وسیله فناورانهای که امروز رنگوجلا به صدای هنرمند میدهد، آواز خواند و صدا در صدا داد و آوازهاش در تمام سرزمین پیچید. مستند «صدای ماه» پرتره این هنرمند است. به کارگردانی فرحناز شریفی. تهیهکننده و مشاور آن استاد صدیق تعریف است که قطعا از امتیازهای فیلم به شمار میرود.
حتما کار جالبی است که یک آهنگساز و موسیقیدان نقش سازهای روی سفالهای باستانی را تعریف کند و موسیقی آن را شرح دهد و احیانا اگر ساز مشابه در اختیار هست، آن را بنوازد. این کار را حسین علیزاده انجام داده. مقابل دوربین علیرضا قاسمخان در موزه ایران باستان نشسته و سازهای تاریخی و باستانی را تعریف کرده و نواخته. نکته زیباتر آن که موسیقی متن خود مستند را هم حسین علیزاده نوشته و اجرا کرده. مستند که نام «نواهای گمشده» دارد، حتما اثری ماندگار و بسیار موثر است.