به جرات میتوان گفت سینمای مستند دین خود را به بخش بزرگی از مسائل جامعه ادا کردهاست و در شناخت معضلات و مشکلات جامعه راهنمای بسیار خوب و قابل اعتمادی است. سینمای مستند، خوشبختانه آثار درخشانی دارد که علاوه بر اینکه در پژوهشها و مطالعات اجتماعی و تاریخی قابل استناد هستند، بخشی از خود تاریخ معصار هم تلقی میشوند. به عنوان مثال، با دیدن مستند زیبا و مهم «خانه سیاه است»، بخشی از تاریخ اجتماعی خودمان را میتوانیم مرور کنیم. ممکن است امروز هیچ نشانی از جذام و جذامی در ایران نباشد ولی واقعیت آن است که در سالهای نه چندان دور، جذام یکی از مسائل اصلی کشور بود. نگاه فروغ فرخزاد به این معضل هم نگاهی کاملا انسانی و شریف است و خود این نگاه هم بخشی از تاریخ اجتماعی را به نمایش میگذارد. بدینترتیب مرور مستندهای کلاسیک ایران میتواند مرور تاریخ معاصر هم باشد و از این جهت شایسته تقدیر هستند.
جهان، خیال خدا» به کارگردانی آیدا انصاری و تهیهکنندگی بهروز نشان در جزیره قشم، فیلمبرداری شده و برای تدوین به محمودرضا ثانی سپرده شده است.
این فیلم با نگاه به این مهم که انسان از آغاز خلقت همواره به دنبال راهی برای فرار از جدایی و رسیدن به وصل بوده است، روایت زنانهای از زندگی خانوادهای در روستای سلخ جزیره قشم را به تصویر کشیده که زندگی عاشقانهای دارند و با مسائل گوناگونی روبهرو میشوند.
داریوش مهرجویی یکی از مهمترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران و فیلم گاو دومین اثر او از فیلم های جریان ساز موج نوی سینمای ایران می باشد.
مستند مهرجویی کارنامه چهل ساله طی پنج سال و از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ تهیه شده است.
در این مستند چهره هایی چون: داریوش شایگان، گلی ترقی، عزت انتظامی، خسرو شکیبایی، بیتا فرهی ،لیلا حاتمی، نیکی کریمی ، مسعود فراستی و تعداد زیادی از سینماگران مطرح ایران حضور دارند .
مستندی جذاب و پر نشاط و نمایش تصاویری به یادماندنی از برخی فیلم های مهرجویی و به ویژه جدال کلامی مسعود فراستی منتقد ناراضی و پاسخ داریوش مهرجویی به انتقادات او.
این حرف درستی است که تاریخ را نه سلاطین و زعمای قوم بل فرهیختگانی میسازند که فارغ از سود و زیان دنیوی و اخروی کاری میکنند کارستان. توران میرهادی از جنس این فرهیختگان است. تاثری که او بر «فرهنگ» آموزی و رفتار بر کودکان گذاشت، قطعا از تاثیر چند وزارتخانه بیشتر است. زنی توانا و پژوهنده که بزرگانی از نوع خود را دور خود جمع کرد و کارهای بزرگی انجام داد که انتشار «فرهنگنامه کودک و نوجوان» یکی از آنها است. بزرگداشت و یاد از این فرهیختگان وسیلهای است برای ارتقای سلیقه اجتماعی در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی. سینمای مستند با ساخت فیلمهایی توانسته ادای دینی داشتهباشد.
«محمد قاضی» یک شخصیت چندوجهی است. اصلیترین چهره او با «ترجمه» تعریف میشود. از «شازده کوچولو» تا «در زیر یوغ» و دهها ترجمه و نوشته دیگر، شخصیتی از این انسان بزرگ ساخته که قطعا اگر نه بینظیر، کمنظیر است. اما او هیچ ترجمه بیربط و بیاثر ندارد. او مبانی فکری منسجمی داشت و حاضر نبود هر اثری را ترجمه کند. نام او بر روی هر کتاب و اثری تضمین سلامتی زبان و غنای مطلب بود.
او دوران جوانی را با انواع ماجراهای سیاسی و فرهنگی طی کرد. او هم با خرافات جنگید هم با سرطان گلو. چند دهسال، به کمک میکروفونی که در زیر گلو میگرفت حرف زد. با این حال هرگز از زندگی و شادابی آن دست نشست. او جزو سرحالترین آدمهای این سرزمین بود. هم ترجمه میکرد هم شعر طنز میسرود. دوستان و یاران بسیار داشت. هم از میان هنرمندان و نویسندگان، هم از میان مخاطبان آثارش.
کسانی که شانس دیدار او را داشتند، هرگز نمیخواستند خاموشی نور زندگی او را باور کنند. یکی از دوستانش میگوید، «پس از چندسال از مرگ قاضی، هنوز هم هر یکشنبه انتظار دیدار او را دارم تا با ادبیات فرانسه بیشتر آشنا شوم. باورم نیست که او مردهاست»