بعضی فیلمها هستند که هرچندبار دیده شوند، تازگی دارند. در پنجاهمین شب فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان برای سومین بار به تماشای فیلم زیبای «پسران دریا» نشستیم. آنانی که شنیدهبودند آمدند و دیدند. ما اهالی خانه هم سومینبار به تماشایش نشستیم. بهروز نشان تهیهکننده فیلم هم بود و به برخی حواشی و اتفاقات پشت صحنه فیلم اشارههایی داشت.
فیلم از دو قسمت تشکیل شده. در قسمت اول برشی از زندگی یک نوجوان شمالی را میبینیم که بهخوبی میتواند گلیم خودش را از آب بکشد و در قسمت دوم هم یک نوجوان جنوبی را داریم که علاوه بر اینکه زندگیاش را در غیاب پدر زندانی و مادر فوتکردهاش اداره میکند، حتی به خواستگاری بانویی زیبا برای پدر زندانیاش میرود. که یکی از زیباترین صحنههای فیلم است. طبعا، در معرفی فیلمی که هنوز در اکران است نباید قصه را لو داد و باید توصیه کرد به همه که این فیلم را ببینند. فیلم شاداب و شورانگیزی است. از پوششهای بندری خیلی زیبا و متین بر تن «مونا فرجاد» تا شادابی خود آدمها. در این فیلم، اکثریت با «خوبان» است. از بس در فیلمهای اخیر «خائن» و «نامرد» و «خالهزنک» دیدهایم که وقتی «پسران دریا» را با این همه «آدم» میبینیم
روز دوشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۱ خورشیدی، فیلم داستانی «پسران دریا» از افشین هاشمی و حسین قسمی جامی، برای بار دوم در خانه اردیبهشت اودلاجان به نمایش درآمد. در این نمایش هم استقبال بسیار بالا، و تماشاچی بیش از ظرفیت سالن بود. مهمان ویژه این نمایش «فرهاد توحیدی» بود که با همسر فرهیختهاش به تماشای فیلم نشست.
به رسم رایج «خانه»، پس از تماشای فیلم، دورِهمی پرسش و پاسخ با حضور کارگردان (افشین هاشمی) و تهیهکننده (بهروز نشان) برگزار شد که بسیار پربار بود. فرهاد توحیدی در خصوص پیرنگهای اصلی و فرعی داستان فیلم صحبت کرد و نقش گرهگشایی پیرنگ اصلی را در خصوص هر یک از دواپیزود فیلم مورد اشاره قرارداد. افشین هاشمی بر این نکته تاکید کرد که پیرنگ اصلی هر دو اپیزود، از دید، دو نکته بود: نخست، نقش عشق و عاطفه در زندگی غمزده امروز ما و دوم، اینکه نباید منفعل بود. باید بکوشیم حقمان را بگیریم حتی اگر در حد گرفتن دستمزد نوجوانان شمالی با دزدیدن پول صاحبکار از داشبورد ماشین.
در سیوششمین شب فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان به تماشای یک فیلم دو اپیزودی داستانی نشستیم. فیلمی از افشین هاشمی با بازی مونا فرجاد، افشین هاشمی و دیگران. استقبال علاقمندان بسیار زیاد بود و بالاجبار تعدادی از مخاطبان از ورود به سالن باز ماندند. در نشست پس از تماشای فیلم، مونا فرجاد، افشین هاشمی، بهروز نشان و آیسان حدادی (بازیگر نوجوان فیلم) حضور داشتند. نشستی بسیار صمیمی و البته پربار. هم در خصوص چگونگی رفتن کارگردان به سمت این موضوع صحبت شد هم درباره روند تولید و نحوه بازیگرفتن از نابازیگران قدر فیلم.
فیلم از دو قسمت تشکیل شده. در قسمت اول برشی از زندگی یک نوجوان شمالی را میبینیم که بهخوبی میتواند گلیم خودش را از آب بکشد و در قسمت دوم هم یک نوجوان جنوبی را داریم که علاوه بر اینکه زندگیاش را در غیاب پدر زندانی و مادر فوتکردهاش اداره میکند، حتی به خواستگاری بانویی زیبا برای پدر زندانیاش میرود. که یکی از زیباترین صحنههای فیلم است. طبعا، در معرفی فیلمی که هنوز در اکران است نباید قصه را لو داد و باید توصیه کرد به همه که این فیلم را ببینند. فیلم شاداب و شورانگیزی است. از پوششهای بندری خیلی زیبا و متین بر تن «مونا فرجاد» تا شادابی خود آدمها. در این فیلم، اکثریت با «خوبان» است. از بس در فیلمهای اخیر «خائن» و «نامرد» و «خالهزنک» دیدهایم که وقتی «پسران دریا» را با این همه «آدم» میبینیم