در این متن به نقش مقیاس شهری در تعریف هویت معماری پرداخته میشود. یک معمار ایرانی گفته بود «ما معماری نداریم» چون بهنظر او آسمانخراشی در ایران وجود ندارد. این دیدگاه باعث طرح این پرسش میشود که آیا معماری با ارتفاع ساختمان و تعداد طبقات تعریف میشود یا نه. با اشاره به شهرهای آمریکا در اوایل قرن ۲۰، نویسنده تأکید میکند که بلندمرتبهسازی نشاندهنده سطح فناوری، جمعیت، سلیقه زیباییشناسی و در نهایت مقیاس ذهنی و اجتماعی شهر است. در مقابل، برخی معتقدند ساختمانهای بلند با «مقیاس انسانی» ناسازگارند و به روح و روان لطمه میزنند، ولی تعریف دقیق این مقیاس همچنان محل بحث است.
در مصاحبهای که قبل از زلزله شهریور ۱۳۴۱ تهیه شده، جلال آلاحمد از مهندس سیحون در مورد طرحهای بازسازی دهات زلزلهزده سؤال میکند. سیحون توضیح میدهد که طرحهایی برای تجدید بناها در نظر گرفتهاند، از جمله ساخت خانههایی که مقاوم در برابر زلزله بوده و از مصالح محلی ساخته میشوند. آلاحمد سپس به مسئله آغلها اشاره میکند و پیشنهاد میدهد که آغلها را به صورت اشتراکی برای اهالی ده بسازند، اما سیحون معتقد است که اهالی ده مخالف این طرح خواهند بود. آلاحمد بر این باور است که چنین طرحهایی میتواند آغازگر همکاریهای دستهجمعی در روستاها باشد، ولی سیحون هنوز طرحی برای آغلها آماده نکرده است.
معمارانِ هم در تقویم کشور روز و هفتهای به نام خود دارند. فرصتی برای دورهمیها و مراسمها و تقدیرها. امسال جمعی از معماران و شهرسازان ارجمند، به دعوت «موسسه فرهنگیهنری اردیبهشت عودلاجان» و «انجمن مفاخر معماری ایران» در خانه اردیبهشت اودلاجان جمع شدند و و پس از بازدید از سه خانه تاریخی «سلطان بیگم»، «سرهنگ ایرج» و «موتمنالاطبا» دوباره به خانه اردیبهشت اودلاجان برگشتند و دمی با صرف نوشیدنی و شیرنی، گپوگفت کردند. مراسمی بسیار راحت و بیتکلف و صرفا برای دیداری با هم و گذران دقایقی در بافت تاریخی تهران. کل برنامه حدود سه ساعت به طول انجامید ولی خاطرهای شد برای میهمانان و میزبانان. تا باشد، چنین باشد.
به رسم بزرگداشت شیخ ذوفنون، بهایی، سوم اردیبهشت هر سال را با نام روز معمار جشن میگیریم. فرصتی برای یادآوری آنچه که در تمام شئون و وجوه زندگی ما نقش دارد و چنان با زندگیمان تنیده شده که احساسش نمیکنیم. به باور برخی مبشران علوم انسانی، تا زمانی که از یک موضوع یا شی، جدا نشویم و در برابرش قرار نگیریم نمیتوانیم آن را بشناسیم. ظاهرا معماری هم چنین داستانی دارد. چنان با ما عجین شدهکه نمیبینیمش. اما همینکه با ما عجین است آیا بدین معنی است که همهچیز روبراه است؟ نه قطعا. درست مثل اینکه ما در چهرهمان یک زگیل زشت داریم. زگیلی که از سالها پیش در صورتمان نشسته و جزیی از وجودمان شده. ولی آیا این زگیل زشت مایه مباهات ما است؟
سوم اردیبهشت، در تقویم رسمی، روز معمار است. امسال، به دلیل تقارن این روز با روزهای ماه رمضان، دورهمیِ معمارها بصورت حضوری برگزار نشد. ولی، مثل معروفی است که «هر وقت ماهی را از آب بگیرند، تازه است». با خاطره روز معماری، در روز سهشنبه ۱۳ اردیبهشت دورِ هم جمع میشویم و کتابِ «یکصد معمار، یکصد انتخاب؛ جلد اول» را رونمایی میکنیم. کتابی منحصر بفرد در شناختِ آثار برجسته معماری معاصر ایران.