شهر یعنی زندگی!

شهر یعنی زندگی!

درست است که در تعریف «شهر» وفاق کامل عمومی نیست و تعابیر بسیار متفاوتی از آن وجود دارد، اما اگر ازاین مرحله گذر کنیم و شهر را «زیستگاهی انسانی» بدانیم که فراتر و وسیع‌تر از روستا است و در آن «نیازهای غیرمادی» انسان‌ها بسیار فراتر از نیازهای مادی و روزانه است، می‌توانیم شهر را نه جایی برای زندگی، بل خود زندگی بنامیم. شهر یعنی زندگی! دلیل این تعریف سختی‌ها و چالش‌هایی است که انسان امروزی در طول صدها و هزارها سال از سر گذرانده تا به افتخار «شهروند»ی نائل آید. درست مثل زمانی‌که انسان‌های جوامع متمدن پس از سال‌ها زحمت و کار، بالاخره، با عنوان دوره بازنشستگی به آرامش می‌رسند و از زندگی لذت می‌برند. حاصل یک عمر کار و تلاش را در دوره بازنشستگی، با سفر و تفریح و تفرج تجربه می‌کنند. شهر هم چنین مقامی در آرامش عمومی مردم جهان دارد. درست است که بسیاری از ماها حسرت دوران گذشته و زندگی در باغ و مزارع را داریم، ولی واقعیت روشن و قاطع آن است که شهر دوره متکامل و پیشرفته در زندگی انسان نسبت به روستا است.