ساعت یک و خردهای از غار و حوضچه نمک خارج میشویم. مردد که بازدید گرمسار را انجام دهیم یا برویم سمنان و ناهار! آقای مهندس گیلوری که از مدیران میراث است، در دسترس نیست که بدانیم در آن ساعت روز پنجشنبه انبار پنبه و موزه علم و صنعت گرمسار دایر هست که برویم یا نه. دست به دامن عزیزان میراث سمنان میشویم. اطمینان میدهند که برویم. میرویم. در مسیر آقای گیلوری هم تماس میگیرد و اطمینان خاطر میدهد که از همکارانش خواسته میزبان باشند.
خطه سمنان، که در ادبیات تاریخی با نام کومش یا قومس معرفی میشود و زمانی هم از پهنه بزرگ طبرستان بود، رازهای تاریخی و طبیعی شگرفی در دل دارد. همه تپههای باستانی دارد هم جاذبههای تاریخی و طبیعی.
دومین سفر یک روزه خانه اردیبهشت اودلاجان برگزار شد. نطنز را دیدهبودیم، سمنان را هم دیدیم. هرچند نه کامل، بل در حد زمان و فرجه یک روزه. سمنان و همینطور نطنز، ناگفتهها و نادیدههای بسیار دارند. طبیعی است با یک سفر یک روزه نمیتوان شهر و محیط را شناخت. هدف چنین سفری گشودن دریچهای به دنیای یک شهر است. البته دریچهای تازه! مثلا در سفر سمنان کوشش بر این بود آن بخش از سمنان که «هویت» اصلی کالبدی و شهری آن است برای همسفران نمایان شود (که البته خیلی ناقص انجام شد و فرصت کافی به دست نیامد). سامانه پخش آب سمنان و شش استخر آن اصلیترین هویت شهر سمنان است. ما فقط توانستیم کنار یک استخر جمع شویم توضیح کوچکی را باهم سهیم شویم.