مستند درخودمانده
قصه غریبی است زندگی!
خانم هنرمندی که تئاتر کار میکند، صاحب فرزندی میشود. بعد از کلی دوا و درمان، معلوم میشود اوتیسم است. از اینجا است که چهرههای مختلف زندگی رو مینمایند!
زن نمیداند فرزند را رها کند و به کار هنری اجتماعی بپردازد، یا فرزند را نگهداری کند و نقش اجتماعیاش را فدا کند! نمیداند مادر است یا هنرمند؟
نمیداند همسر یک مرد است یا زنی مستقل ولی با فرزندی اوتیسمی؟
میپرسد اگر من از آرزوها و خواستهای خودم بگویم، آیا، خلاف کردهام؟ من، آیا، به عنوان یک زن و با دغدغه اجتماعی نباید دنبال رویاهایم باشد؟ خلاف است؟ غلط است؟ ظلم است؟
خلافِ چی؟ ظلم به کی؟
کلاف سردرگمی به نام «درخودماندگی»! به هر سو بچرخی، معضلی تازه در برابرت سبز میشود.