دانایی تاریخی!
بی هیچ تردیدی، رفاه و آسایش در جهان امروز بسیار فراتر و بیشتر از زمانهای گذشته است. به هر تقدیر، فناوری مهندسی، پزشکی و حتی هنری در تمام نقاط عالم به حدی رسیده که کمکم چیزی مثل هوش مصنوعی ممکن است جای انسان را در معادلات فردی و جمعی بگیرد. در جهانی زندگی میکنیم که سفینهای به فلان سیاره دور میفرستند و مسیر حرکت آن را در دو سال و خردهای که در راه آن سیاره است رصد و پیگیری میکنند و لحظه نشست آن در سیاره را در اتاق فرمان زمینی جشن میگیرند. اینها دادههای غیرقابل کتمان جهان امروز است. و خیلی فراتر حتی. اما در همین جهان کاملا فناورانه، تصاویری از ناتوانیها را میبینیم که علاوه بر شگفتانگیزبودن، پرسشبرانگیز هستند. مثلا مردن چند ده نفر در سیلی که شهری در برزیل را در خود گرفت. یا مسدودشدن پروازهای هواپیماها در فلان پایتخت پر از زرق و برق حاشیه جنوبی خلیج فارس. و البته نمونههای مشابه دیگر. این دوگانگی فناوری و تخریب به نوعی تداعیگر دوگانه دانایی و دانش است. مثال بزنیم: در استان بوشهر، در بندر باستانی سیراف، در دل و دامنه کوهی که مستقیما به خلیج فارس میپیوندد، در دوره ساسانیان چاههایی کندهاند که آب شیرین دارند. درست در کنار آب شور خلیج فارس. آن هم در دل کوه سنگی نه خاکی.