حفره‌های مشارکت

حفره‌های مشارکت

کارهای بسیاری هست که در محله‌ها می‌شود سامان داد که مصداق دوری و دوستی مردم و دولت است. در روزگاری که دولت‌ها سرشان به کارهای خیلی بزرگ گرم است‌و دلمشغولی‌های عادی مردم عادی را نمی‌شنوند و درک نمی‌کنند، می‌شود تکه‌هایی از سفره دولت را به حفره مشارکت تبدیل کرد. الان تابستان است. مدرسه‌ها تعطیل هستند و کودکان وبال خانواده‌ها. دولت و سازمان‌های عمومیِ دیگر هرکدام به فراخور سلیقه و ذوق‌شان برنامه‌های تابستانی برای این گروه از مردم تعریف می‌کنند که عموما خیلی مورد استقبال قرار نمی‌گیرند چون با همان حال و هوای رسمی مدرسه هستند، در حالی که تابستان برای بچه‌ها یعنی شطنت، بازی و آزادی. خانواده‌ها هم متاسفانه به این وجه از نیاز کودکان خیلی واقف نیستند. بزرگ‌ترین لطفی که به بچه‌ها دارند این است که اسم‌شان را در کلاس‌های زبان‌و موسیقی‌و این قبیل کلاس‌ها می‌نویسند. چرا؟ چون می‌خواهند بچه در خانه نماند! ولی راه‌های بهتری برای در خانه نماندن بچه‌ها وجود دارد. اجازه دهیم بچه‌ها بروند مدرسه! البته مدرسه بدون درس و معلم. بروند در مدرسه بازی کنند، آواز بخوانند، خودشان ادای معلم‌ها را درآورند و نمایش درست کنند.