رضا کیانیان، بیتردید، یکی از بزرگترین بازیگران سینمای ایران است. اما او امتیاز مهم دیگری دارد که جایگاه او را در این سینما شاخصتر میکند: او نویسنده است. نویسندهای در حوزه ادبیات سینما و تئاتر. سینمای ایران به پشتوانه نظریهپردازی و بحثهای نظری است که میتواند رشد کند و به سر منزل مقصود برسد. رضا کیانیان در این زمینه پیشتاز است.
او در «تحلیل بازیگری» و در «شعبده بازیگری» مدافع این نظریه است که «بازیگری، زندگی نیست، نمایش است» بازی است. و برای تدقیق این سخن هم مکاتب مهم بازیگری را تحلیل و ارزیابی میکند و هم بازی هنرمندان بزرگ سینما چون جک نیکلسون، آلپاچینو، مرلین مونرو و دیگر نامآورن را بصورتی دقیق تحلیل و استنتاجهایش را ارائه میکند.
او یک موضوع دیگر را هم بر اساس تجربههای شخصی خود وامیکاود: بازیگردانی. میدانیم این حرفه در ایران چندان کلاسیک و منسجم نیست و سلایق مختلفی در آن اعمال میشود. شنیدن یا خواندن تجربه رضا کیانیان در این زمینه هم بسیار مغتنم است.
به بهانه انتشار چاپهای جدید کتابهای این هنرمند مولف، مراسمی در خانه سینما برگزار میشود که سخن اول را او خود خواهد گفت: «بازیگری، زندگی نیست نمایش است». و سپس فرهاد توحیدی و هوشنگ گلمکانی سخنان او را بیشتر باز خواهندکرد.
یک اتفاق بسیار خوب و موثر در حوزه چاپ و نشر افتاده. «نشر فیل» سلسله کتابهایی تحت عنوان «انسانهای کوچک، آرزوهای بزرگ» برای کودکان و نوجوانان منتشر میکند که معرفی بزرگان دوستداشتنی ما هستند. از عباس کیارستمی گرفته تا مریم میرزاخانی، از هوشنگ چراغی تا فروغ فرخزاد. سابقه چنین کاری، شاید در گذشته وجود داشته، اما این سلسلهکتابهای جدید تفاوت اساسی با قبل دارد. این بزرگان به زبان قصه روایت میشوند نه به صورت رسمی و کارنامهای. تکهای از زندگی شخصیت به صورت قصه روایت میشود و بعد هم اطلاعات کاملتر. در این کتابها، تصویرسازی هم بسیار زیبا و دقیق است. در مجموع، سلسلهکتابهایی خوشخوان و دلنشین برای این بخش از مخاطبان هستند که تازهترین کتاب از این سلسله، شخصیت و زندگی مهندس هوشنگ سیحون را روایت میکند. نویسنده این روایت کاوه فولادینسب است که قلمی شیوا و سابقهای پر در قصهنویسی دارد. در مراسم رونمایی این کتاب زیبا و دلنشین، دکتر گیتی اعتماد، امیر سقراطی و کاوه فولادی نسب حضور خواهندداشت.
بندر باستانی سیراف یکی از مهمترین و افتخارآمیزترین پهنههای باستانی ایران است. هم در دوره باستان و هم در دوره اسلامی، این بندر نقش بسیار موثر در مناسبات جهانی و منطقهای ایران داشته. امروز، در دوره افول آن، این بندر کوچک و فراموششده، با کمتر از هشتهزار نفر جمعیت، ۵۲ جاذبه گردشگری تاریخی دارد. در میان این جاذبههای تک و یگانه، «دره لیر» و سامانه استحصال آب قرار دارد که یادگار دوران شکوه این بندر در عصر ساسانیان است. هرچند در مورد این سامانه نقطهنظرات دیگری هم وجود دارد و آن را بخشی از ساختار سکونتگاههای انسانی زرتشتی میدانند، اما وفاقِ غالب در میان اندیشهورزان و پژوهشگران حاکی از آن است که این سامانه تدبیری است از مهندسی و بهرهبرداری از آب.
در میان زنان و مردانِ سوزندوز، جمله زیبایی رواج دارد. میگویند «ما با همین نخ و سوزن قصههای خودمان را، قصههای ایل و تبارمان را بر پارچه میدوزیم». به همین دلیل، سوزندوزی بلوچ با سوزندوزی ترکمن متفاوت است و آن هم با کرمانی. در همان منطقه سیستان و بلوچستان هم بلوچیدوزی داریم و خامهدوزی. در پهنه بزرگ ایران به زرتشتیدوزی، رشتیدوزی، ممقاندوزی و چندین شاخه دیگر هم میرسیم. چرا؟ چون این هنر، در حقیقت، رسانهای است برای تعریف قصه اقوام. هریک قصه خود را روایت میکند.
ما در رویداد دو روزه «قصهدوزیِ سوزن و نخ» روایتهای سه پهنه ارجمند سوزندوزی کشورمان را در قالب انواع تولیدات قابل مصرف شنوا خواهیمبود. قصههای سیستان و بلوچستان، ترکمن و کرمان.
یکی از بخشهای موسیقی تربت جام ، نغمهها و آوازهای بانوان است که به پادایرگی شهرت دارد. این موسیقی را بیشتر در مراسم شادیانه و حنابندان و عروسی اجرا میکنند. اشعار پادایرگی بیشتر از غم فراق یار، دوری از خانواده یا صحبت عاشق و معشوق میگوید و اجرای آن معمولاً با ساز دایره و همسراییِ زنان خوشذوق همراه است.
در این برنامه علاوه بر مقامهای معروف، به تماشا و شنیدار بخشهایی از موسیقی پادایرگی هم مینشینیم و دربارۀ این رسم و جایگاهش در موسیقی و فرهنگ مردمیِ خراسان شرقی گفتوگو میکنیم.