ننه دلاور, گزارش مستند ننه دلاور ما, موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان
ننه دلاور, گزارش مستند ننه دلاور ما, موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان

سی‌اُمین شب فیلم/ ۶  بهمن۱۴۰۰ خورشیدی

سیمین بهبهانی، با هر نگاه‌و تفسیری یکی‌از قله‌های شعر معاصر ایران است. هم زندگی پرتلاطم داشته، هم مسیر پرمعنایی در جاده شعر و گویندگی. او که در سال‌های قبل از انقلاب و حتی در یکی‌دو دهه پس از انقلاب عموما «غزلسرا» بود تا نوپرداز، به مرور و همگام با تحولات اجتماعی، زبان برنده‌تر و شفاف‌تری در شعرهایش استفاده کرد و علاوه بر عرصه شعر و ادبیات وارد فضای مدنی کشور هم شد.

سرگذشت او، تا حد زیدی سرگذشت بخش بزرگی از جامعه مدنی ایران است.

 

آن بخش از جامعه که در شرایط عادی و بدون تنش اجتماعی، زندگی آرام و احتمالا ادیبانه‌ای دارد ولی وقتی تنش‌ها وچالش‌های اجتماعی بستر اصلی جامعه را می‌پوشاند، از لاک خود بیرون می‌آیدو به کنشگر تبدیل می‌شود.

سیمین چنین روندی را طی کرده. نکته جالب آن‌که او در سال‌های جوانی و قبل از اتقلاب، به گفته خودش سری پرشورداشت و«کله‌اش بو قورمه‌سبزی می‌داد» ومثلا در جرگه هواداران جنبش صلح حزب توده قرار می‌گرفت ولی به راحتی خود را از آن جرگه و تمام جریان‌های سیاسی بیرون می‌کشد و غرق در شعر و ادب می‌شود.

با این‌حال، در دو سه دهه اخیر مجددا وارد عرصه می‌شود ولی این‌بار نه عرصه سیاسی،  بلکه عرصه مدنی و اجتماعی. تفاوتی بسیار چشمگیر و شاخص در زندگی فردی‌و اجتماعی این بانوی شعر معاصر ایران. از این زاویه است که شنیدن شرح‌حال او جذاب می‌نماید. سرگذشت یک تحول.

«سیمینِ» فرمان‌آرا

این طرف قضیه، بهمن فرمان‌آرا قراردارد. فیلم‌سازی شاخص و مولف که بی‌نیاز از معرفی و تعریف است. در حوزه سینما، او یکی از قله‌های شناخته‌شده است. نگاه این قله سینما به قله شعر معاصر می‌تواند جذاب باشد. «ننه‌دلاورِ ما» شرح این نگاه و بیان است.

در این مستند یک‌ساعته، فرمان‌آرا هیچ تلاشی برای به رخ‌کشیدن خود ندارد. دوربین را در اختیار سیمین بهبهانی قرارمی‌دهدو می‌نشیند تا اوخودبگوید کیست و چگونه زیسته‌است.

سیمین هم بدون هیچ ادا و اطوار زاید، راحت و صمیمی سرگذشت خود را تعریف می‌کند از زمانی که در جنین مادر بود که پدرش او و مادر را ترک کرد تا جریان‌های اجتماعی ۸۸ و غیره.

صاف و پوست‌کنده بدون پرده‌پوشی و کتمان ارادی.این صمیمیت گفتار به بیننده و مخاطب هم منتقل می‌شود. یکی از مخاطبان می‌گوید «خیلی خوشایند است که سیمین بسیار راحت وصمیمی است.

انگار نه انگار که مقابل دوربین است. مخصوصا در صحنه‌ای از مستندکه داستان آن جشنواره است و انتظار داشته جایزه‌ای به او بدهند و نمی‌دهند و او ناراحتی خود را بیان می‌کند و تعریف می‌کند که نیما به دادش می‎رسد و اعلام می‌کند چون کسی شایسته دریافت جایزه نمایش نبوده، آن را بدهند به سیمین!».

یکی دیگر از مخاطبان مستند، معتقد است «این مستند، به هرحال یک سند تاریخی است که باقی خواهدماند و حتما در برهه‌های مختلف مورد استناد قرار خواهد گرفت.» 

ننه دلاور, گزارش مستند ننه دلاور ما, موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان

انگار که مقابل دوربین است. مخصوصا در صحنه‌ای از مستندکه داستان آن جشنواره است و انتظار داشته جایزه‌ای به او بدهند و نمی‌دهند و او ناراحتی خود را بیان می‌کند و تعریف می‌کند که نیما به دادش می‎رسد و اعلام می‌کند چون کسی شایسته دریافت جایزه نمایش نبوده، آن را بدهند به سیمین!».

یکی دیگر از مخاطبان مستند، معتقد است «این مستند، به هرحال یک سند تاریخی است که باقی خواهدماند و حتما در برهه‌های مختلف مورد استناد قرار خواهد گرفت.»

با این حال این مخاطب معتقد است شاید می‌شد بزنگاه‌های دیگری از زندگی این بانو را هم نشان می‌داد. به باور او اگر «طرف گفتگوی سیمین نه یک دوست و آشنای سیمین، بلکه جوانی کنجکاو و اهل‌مطالعه می‌بود، حتما پرسش‌های چالش‌انگیزی مطرح می‌کرد که مستند را جذاب‌تر می‌نمود».

اما مخاطب دیگری، چنین تصوری ندارد. به باور او «این یک مستند با ساختار تاریخ شفاهی است و مستندساز قصد به چالش کشیدن راوی را ندارد.

به ویژه که این‌جا با شخصیتی روبرو هستیم که به هر حال یکی از بزرگان شعر و ادب معاصر است و هر سخن و نکته او می‌تواند عینا ضبط و مورد استناد قرار گیرد».

اما مخاطب دیگری اعتقاد دارد «در این مستند عموما به شخص سیمین بهبهانی پرداخته می‌شود نه به شخصیت شعری او».

او معتقد است با این مستند، شاید، می‌شدآموخت یا متوجه شد چگونه شعر یک شاعر در روند اجتماعی متحول می‌شود و رویدادهای شخصی و اجتماعی اطراف او چگونه او و شعرش را متحول می‌کند».

جسارت و صراحتِ سیمین

در پاسخ به این تردید، یکی از مخاطبان به خواندن قطعاتی از شعرهای سیمین توسط خود او در این مستند اشاره می‌کندو آن‌ها را شاهد همین تغییرذائقه شعری و شخصیتی شاعر تلقی می‌کند. هرچند شاید می‌شد کمی ریزتر و دقیق‌تر این وجه از تحول شاعر را بیان کرد. البته، در این صورت، ممکن بود صمیمیت و «دلی بودن» روایت کم‌رنگ می‌شد.

یکی از مخاطبان مستند معتقد است «نقطه قوت مهم فیلم نگاه جسورانه و صریح سیمین به خود و محیط اطراف خودش است.

کارگردان هم این جسارت را تکمیل می‌کند و اجازه می‌دهد سیمین با پوشش دلخواه خودش در برابر دوربین قرار گیرد. این جسارت را در روایت‌های سیمین از رویدادها و اتفاقات بیرونی نیز می‌بینیم.

شاعر به جامعه اطراف خود و بخصوص به زنان جامعه حساس است و با حس و حال فراوان واکنش نشان می‌دهد و این یکی از نکات مهم و موثر این روایت است». این خانمِ مخاطبِ مستند، در عین‌حال، به درایت و تدبیر سیمین هم اشاره دارد. آن‌جا که از شهریار «گله یا انتقاد می‌کند که چرا در تلویزیون دولتی آن‌گونه با عجز درباره شعر مورد انتخاب خودش حرف زده.

این در حالی است که سیمین در ابتدای سخن شهریار را بزرگ‌ترین شاعر موثر می‌داند که بر زندگی و شعر او هم تاثیرگذاشت. ولی حاضرنیست تمام افعال شهریار را با اغماض بنگرد.

از جمله وقتی که دبیر و رئیس کنگره‌ای می‌شود که جلال آل احمد صحنه‌گردان آن بود در برابر کانون نویسندگان آن زمان و بوی تلاشی و پاشاندن کانون را می‌داد».

این‌ها نقاط حساس زندگی شاعر هستند.» این مخاطب با یادی از فروغ فرخزاد و تناظر زمانی و شعری آن شاعر با سیمین اعتقا دارد «سیمین و فروغ هردو جذابیت خاص خود را دارند. هر دو جسارت دارند. جسارت شاعرانه و پرشور.

در عین حال هر دو آگاهی خوبی از اجتماع، بویژه زنان دارند. مسائل را می‌شناسند و در برابر آن‌ها واکنش نشان می‌دهند.»

این مخاطب به نکته جالبی اشاره می‌کند که «امروز هم در جامعه فرهنگی، بخصوص دانشگاهی کسان زیادی را داریم که نسبت به اطراف خود حساس هستندولی برخلاف سیمین و فروغ واردعرصه مدنی و اجتماعی نمی‌شود.علاوه بر این، سیمین در شعر خود گرا های درست و خوبی دارد در زمینه نقش زنان در جامعه و در شعر».

دو تا سیمین داریم!

مخاطب دانش‌آموخته‌ای که با شعر و زندگی سیمین آشنا است، با استناد به پلان‌ها و سکانس‌های این مستند، معتقد است دو تا سیمین داریم.

«وقتی سیمین ازتقدیس شعر وشخصیت شهریار فراترمی‌رود و با اخوان ثالث دم‌خورتر می‌شود و بخصوص پس از نقد شعر او توسط حق‌شناس، سیمین راه تازه‌ای را در پیش می‌گیرد.

این مسیر تازه، همراه می‌شود با برخی اتفاقات اجتماعی در جامعه و روند تحول شاعر را تشدید و تقویت می‌کند.

در نتیجه این تحول، شاعر به چنان شخصیتی می‌رسد که در برخورد با مسائل فرافکنی نمی‌کند. مسئولیت خود را می‌شناسد و عمل می‌کند.

حب و بغض به کسی ندارد. خود را مسئول و پاسخگو دربرابر رویدادها می‌داند. هرچند باابزار شعر. و در این مقطع هست که توصیه نیما به او را شاهد هستیم».

نیما در برخورد با سیمین به نقاشانی اشاره می‌کند که با سه خط یک تابلو ترسیم می‌کنند و به سیمین هم توصیه می‌کند که «با ایجاز و کم‌گویی هم می‌توان شعر گفت و نیازی به پرگویی نیست»

برای یکی از مخاطبان جالب است بداند«چگونه شعر و زبان شعری یک شاعر ممکن است تغییر کند و آیا با حضور شاعر در عرصه عمل اجتماعی است که شعر او متحول می‌شود یا نه».

پاسخ به این پرسش را دو تن از مخاطبان به دو روش متفاوت می‌دهند. یک جواب آن است که به‌ویژه در مورد شاعران زن، شخصیت و منش شاعر گاه مهم‌تر و موثرتر از شعر او است.

مهم است بدانیم برخورد چنین شاعری با عشق چیست، با زندگی روزمره چه برخوردی دارد و در محیط کار وزندگی مدنی چه می‌کند». از دید این مخاطب، در جامعه ما، رفتار و منش شاعر مهم است.

اما جواب دوم کاملا متفاوت از این نگاه است. یکی از مخاطبان معتقد است «آن‌چه که نهایتا می‌ماند اثر یک شاعر یا نویسنده است نه خود او.

شاید بسیاری ندانند که بالزاک زندگی شخصی غیرمعقول و بی‌خود داشته در حالی که داستان‌ها و رمان‌های او سرفصل مهمی درادبیات جهان است.

کسی با زندگی شخصی او کار ندارد و رمان‌هایش را می‌خواند». این مخاطب حتی به شاعران و نویسندگان ایرانی شاخصی اشاره می‌کندکه در دوره‌ای ازتاریخ بت جوانان وکتابخوانان بودند ولی امروز اثر مهمی از آن‌ها در جامعه وجود ندارد. تقریبا در حاشیه قرار گرفته‌اند. چرا؟».

این البته پرسش و چالش بزرگی است. ولی همین مخاطب با اشاره به سیمین بهبهانی و دیگر سرآمدان شعر معاصر ایران، استدلال خود را چنین تکمیل می‌کند: «اگر از نمونه‌های تاریخی و کلاسیک مثل شعر حافظ و خیام بگذریم که صرفا بخاطر شعریت و محتوای‌شعری این آثار تاکنون زنده وماندگار هستند، در خصوص شعر معاصر هم به جرات می‌توان ادعا کرد شاملو پیش از همه یک شاعر است.

کسرایی و اخوان و نادرپور هم. این‌ها و نظایر این‌ها ماندگار می‌مانند صرفنظر از این‌که زندگی شخصی‌شان چه سرشتی داشته، ولی شاعرانی که در روزهای اوج قیام و انقلاب شعرهای آتشین در وصف جنگل و اسلحه و آتش می‌سرودند امروز چندان مورد ارجاع مردم نیستند. «شاعران» می‌مانند «شعرسازان» فراموش می‌شوند. سیمین از آن‌هایی است که می‌ماند».

نشست گپ و گفت با این ترجیع‌بند تمام شد که کار بهمن فرمان‌آرا در این مستند بسیار قابل احترام و مهم است‌و این مستندبه مثابه سندی ازتاریخ شفاهی شعرو ادبیات ایران باقی خواهدماندو حتما مورداستناد محققان و دوستداران شعر ایران قرار خواهدگرفت.

ننه دلاور, گزارش مستند ننه دلاور ما, موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان

بهمن فرمان‌آرا

بهمن فرمان‌آرا، در این روزها، جشن هشتادمین سال تولد خود را می‌گذراند.

او سوم بهمن ۱۳۲۰ به جهان خاکی ما هدیه شده‌است. بسیار شاخص‌تر از آن است که نیازی به معرفی داشته‌باشد. با این حال باید به وجه بسیار شاخص زندگی هنری و اجتماعی او اشاره کرد. آن‌هم ذوفنون بودنش در سینمااست.

کارگردان صاحب سبکی است که هریک از آثارش رویدادی است در سینمای ایران. به عنوان تهیه‌کننده با بسیاری از فیلم‌سازان برجسته مثل بهرام بیضایی، محمدرضا اصلانی و عباس کیارستمی کار کرده. به عنوان بازیگر هم در فیلم‌ها حضور دارد.

از همه مهم‌تر از ارکان مدنی سینمای ایران است و به تنهایی معرف سینمای مدرن و اصیل ایرانی است. در خبرها آمده که هوس ساخت سریالی باشکوه و جذاب با موتیفی ایرانی دارد، اگر مقدمات کار طبق خواست او فراهم شود.همه می‌دانند وسواس او در تدارک مقدمات ساخت یک فیلم بسیار بالا و خاص است.

او بهمن فرمان‌آرا است. تولدش مبارک!

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx