سلام

بسیاری از ما، امروز، نمی‌دانیم کجا را باید محله بدانیم و چه کسانی را هم‌محله‌ای بنامیم. در روزگار نه‌چندان قدیم، تکلیف محله روشن بود. در همین پایتخت کشور، چند محله مشخص و متشخص بود که هم حدود و ثغورشان معلوم بود هم عادات و حتی باورهای‌شان.

در شهرهای مختلف هم تا زمان ورود شهرسازی جدید، که شهرها را قطعه‌بندی کرد، محله تعریف داشت. برخی از محله‌ها بر اساس ریشه سابق و وطن سابق ساکنان تعریف و نامیده می‌شد. مثل محله دهدشتی بوشهر، آذربایجان تهران و غیره. گاه بر اساس شغل و حرفه اکثریت اهالی آن تعریف و نامیده می‌شد مثل محله فهادان یزد و ماهیگیران بندر کنگ.

بعضی وقت‌ها هم بخاطر ویژگی جغرافیایی یا شهری خاص نام شهر تعیین می‌شده مثل «اودلاجان» که بخاطر موقعیتش در توزیع (دراجیدن) آب این عنوان را گرفته. ولی آن‌چه که در تمام موارد ثابت است، آن است که اهالی این محله‌ها نوعی انسجام وهمبستگی قومی یاعرفی باهم پیدامی‌کردند.

این همبستگی گاه چنان عمیق بودکه تبدیل به دسته‌بندی سیاسی وعقیدتی می‌شد. مثل اتفاقات بسیار روشن و مستندی که در جریان نهضت مشروطیت در تبریز افتاد. اهالی «اهراب» در برابر «ششگلان» قرار گرفتند و مثال‌های ‌دیگر. بنابراین، بنابرحکم‌تاریخ، محله‌ را با همبستگی و یگانگی می‌شناسند نه با جغرافیا.

 اگر اهالی پهنه‌ای از شهر چنان ارتباط‌هایی باهم داشته‌باشند که یکدیگر را عضو یک مجموعه یا واحد شهری بدانند، آن‌جا محله شکل می‌گیرد. با هر ابعادی.

در جهان امروز، به دلیل تقسیم شهرها به «قطعه» های شهری و از هم‌پاشیدن‌ساختارمحله‌ها درشهرهای‌تاریخی، شکل‌گیری محله‌های تازه بسیار سخت و گاه ناممکن است. ولی در مواردی شاهد تشکیل محله جدید در برخی از شهرها هستیم.

مثلا درتهران، شهرک اکباتان پس از حدود نیم قرن از شکل‌گیری آن، کم‌کم خصلت محله بخود می‌گیرد و اهالی خود را «شهرکی» یا «همشهرکی» می‌نامند. در کرج هم حاشیه شمالی شهر که برای تثبیت سکونت خود جنگیدند، کم‌کم ویژگی محله را پیدا می‌کند. اما نکته روشن و خوبی که وجود دارد، وجود شالوده و ساختار برخی محله‌ها در شهرهای تاریخی ما است.

در تهران، به‌عنوان نمونه، هنوز هم وصف‌نار یک محله‌است. اودلاجان و سنگلج هم محله است و بسیاری از رشته‌های پیوند و یگانگی در میان مردم وجود دارد. در این میان، مراسم‌های ملی، مذهبی و خانوادگی هم نقش موثری دارند.

هنوزهم بسیاری از اهالی قدیم اودلاجان، که محله را ترک کرده‌اند مراسم عزاداری محرم و صفر را به محله می‌آیند. هنوز هم حوزه خیرات آن‌ها محله است و در مراسم دینی هم به محله می‌آیند. بدین‌ترتیب، شاید بتوان گفت، متناسب با شکل و گستره ارتباطات جدید، مفهوم تازه‌ای از محله در حال شکل‌گیری است. انشاالله که مبارک است.

نوشته‌ی بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۹۱

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx