سلام

عادت داریم برخی عنوان‌ها و مفاهیم را فقط برای جریانات اجتماعی یا سیاسی به‌کار ببریم. مفاهیمی مانند دموکراتیک، سلطه‌گر، سالم و امثال آن. اما شهر و کشور هم می‌تواند چنین مفاهیمی را برای خود برگزیند یا برایش برگزینند. امروز شهر دموکراتیک تعریف مشخص و خاص خود را دارد. شهر سرکوبگر هم همین‌طور. این عناوین به جامعه و یا مردم شهر برنمی‌گردد، به سامان فضایی و توده‌گذاری آن مربوط است. بسیاری از شهرهای ما، و صد البته سایر کشورهای جهان، تا همین سده پیش سامان فضایی مستبد داشتند. بازتابی از تفکر غالب حاکمیتی آن زمان. زمانی که کشور و شهر توسط یک فرد اداره و حکومت می‌شد. فرد است که تمام امور شهر را در ید قدرت خود دارد. پس سازمان فضایی شهر هم چنین شکلی باید داشته‌باشد. یک مرکز شهر داریم که اضلاع مثلث به‌اصطلاح زر و زور و تزویر در آن‌جا هستند و برای دلخوشی جماعت حمام هم دارد. در این سامان فضایی هرچه از مرکز دورتر شویم تفاخر و ایمنی کم‌تر می‌شود. اگر تهران را مصداق قرار دهیم، مرکز شهر مکانی بود برای کاخ سلطنت، مسجد شاه و بازار. آن بخش از بازارکه در این مرکز قرار داشت طلافرشان و نقره‌کاران هستند و هرچه به پایین شهر می‌رود نفاست کالا و ارزش آن‌ها کم‌تر می‌شود، فرش‌فروشان، پارچه و قماش و الی آخر. ته بازار هم مکان مارفروشان و کاه‌فروشان است. این سامان فضایی تقریبا در اغلب شهرهای تاریخی ما وجود دارد. شاید فقط بوشهر را در این رابطه استثنا داریم.

 

در دوران شکوه این شهر، چهارمحله اصلی آن هیچ مزیتی نسبت به هم ندارند. در هریک از آن‌ها تعدادی دکان و بازار است و تعدادی عالم و شیخ و تعدادی فرهنگی و هنرمند. حتی نمایندگی‌های سیاسی هم در چهارمحله شهر پراکنده هستند. چنین سامان فضایی دموکراتیک در شهرهای دیگر کم داریم یا نداریم. اما امروز در سده بیست‌ویکم قرار داریم. در اغلب کشورهای دنیاحاکمیت فردی برافتاده و«سیستم» جایگزین آن شده. حکومت‌ها ازلی و ابدی نیستند و تغییرات مداوم در راستای مطالبات اجتماعی دارند. این تحول حاصل مطالبات اجتماعی و رشد جامعه مدنی در این کشورهااست و حاکمیت به‌آن تن داده. این شکل از حاکمیت و مدیریت بازتاب خود را در سامان فضایی شهرها را دارد. مفاهیمی چون شهرهای چندمرکزی یا اقماری نمایانگر این دوره از تکامل شهرها هستند. در مقیاس بالاتر، فدرالیسم و حکومت‌های محلی همان سامان چندمرکزی فضایی با مصداق تقسیم حکومت و قدرت سیاسی است که در جهان امروز تنها راه تداوم و بقای حکومت و دولت است. پس کالبد و سازمان فضایی شهر می‌تواند دموکراتیک یا سرکوبگر باشد و شکل آن تابعی است از سازمان حاکمیتی و اداری جامعه و جدول تقسیم قدرت. اگر می‌خواهیم تنازع اجتماعی و بزه فردی در شهر کم شود، باید به سمت شهرهای دموکراتیک برویم.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۲۶۶

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx