
شانزدهمین عصر ششم:اودلاجان شناسی ۹
نشستهای اودلاجانشناسی «خانه اردیبهشت اودلاجان» کمکم به سمت تدقیق دادههای تاریخی معاصر محله نزدیک میشود.
در آخرین نشست، حافظه تاریخی محله درباره صنوف و حرف پامنار و سرچشمه را مرور کردیم و نشانههای مهم و موثری درباره زندگی اهالی در نیمه اول سده گذشته خورشیدی را از زبان سالداران فرهیخته محله شنیدیم. از صنف عصاران باخیر شدیم، از بنگاههای شادمانی تصاویری را مرور کردیم و برخی خانههای مهم و متعلق به چهرههای سرشناس را شناختیم.
در نهمین نشست، این روند را ادامه خواهیم داد. این بار خواهیم کوشید مکان خانههای سرشناسان دولتی دوران پهلوی را روی نقشه محله نشان کنیم. خانه پدری امیرعباس هویدا، خانه تیمسار آزموده، خانه کیاستوان و . . . .
گزارش روز معمار
معمارانِ هم در تقویم کشور روز و هفتهای به نام خود دارند. فرصتی برای دورهمیها و مراسمها و تقدیرها. امسال جمعی از معماران و شهرسازان ارجمند، به دعوت «موسسه فرهنگیهنری اردیبهشت عودلاجان» و «انجمن مفاخر معماری ایران» در خانه اردیبهشت اودلاجان جمع شدند و و پس از بازدید از سه خانه تاریخی «سلطان بیگم»، «سرهنگ ایرج» و «موتمنالاطبا» دوباره به خانه اردیبهشت اودلاجان برگشتند و دمی با صرف نوشیدنی و شیرنی، گپوگفت کردند. مراسمی بسیار راحت و بیتکلف و صرفا برای دیداری با هم و گذران دقایقی در بافت تاریخی تهران. کل برنامه حدود سه ساعت به طول انجامید ولی خاطرهای شد برای میهمانان و میزبانان. تا باشد، چنین باشد.

هفتمین نشست موسیقی: سنتور
بنا به برخی روایتها و باورها، سنتور کاملترین ساز ایرانی است. هرچند این حکم ممکن است مورد وفاق عموم نباشد، ولی واقعیت این است که سنتور از دو جهت بسیار شاخص است. نخست اینکه اصالت کامل ایرانی دارد و میدان نفوذ در اقالیم همسایه پیدا کرده. دوم اینکه گاه جور یک ارکستر را به تنهایی میکشد. این ساز ایرانی در چین و اروپا و هند با اسمهای متفاوت رسوخ کرده و تبدیل به یک ساز جهانی با اصالت ایرانی شدهاست.
در هفتمین شب موسیقی خانه اردیبهشت اودلاجان که در مجموعه برنامههای گروه موسیقایی «آنسو» برگزار میشود، استاد فرشید خلیلیفر، آهنگساز، نوازنده و مدرس سنتور، قطعاتی را خواهدنواخت.

ششمین نشست موسیقایی
«نشستهای موسیقی» خانه اردیبهشت اودلاجان، خوب و زیبا شروع و چند نشست پربار و شاداب هم برگزار شد ولی با گردباد زمانه و اتفاقات نامنتظر متوقف شد. حال، به پشتوانه آن تجربه و با اشتیاقی وافر این نشستها را دوباره پی میگیریم. شروع دور تازه نشستها با یاری و همنوایی گروه «آنسو» خواهد با دونوازی تار (حسین والی) و نی (بهرام دیجور). در این نشست، فرصت مناسبی خواهیم داشت تا کتاب ارزشمند «ذن ساز» با ترجمه روان و زیبای سارا زندوکیلی را رونمایی کنیم. به امید دیدار.
نخستین جمعه بازار کتاب
نخستین «جمعهبازار کتاب» در راه است. جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲٫ تجربهای تازه و دلنشین برای رفاقت بیشتر با کتاب و نشر در میهن عزیز ما. در این رویداد، که امیدواریم توسط سازمانها و نهادهای مردمی دیگر در تمام نقاط کشور تکرار شود، کتابهایی نازنین از سوی پنج ناشر مترقی ارائه خواهدشد و تعدادی از نویسندگان و مترجمان با علاقمندان و خوانندگان کتابهایشان گپ و گفت خواهندداشت. شاید هم این گپوگفت تبدیل به نشست جدی و عمومی با مضمون کتاب خاص شود.
واقعیت آن است که هنوز دقیق نمیدانیم این جمعهبازارها چگونه برگزار خواهدشد و نتایجشان چه خواهدبود. اما این را میدانیم هر نشست و رویدادی که با محوریت کتاب و کتابخوانی برگزار شود، قطعا مفید و صمیمی خواهدبود. هدف آن است که رفات و دوستیمان با کتاب عمیقتر شود و ناشران کتابهای خوب تشویق شوند کتابهای بیشتری منتشر کنند.
همه امید ما و حتی شما به این است که با تعداد بیشتری از کتابدوستان مواجه باشیم و گفتوشنیدهایمان پربارتر و دلنشینتر باشد.
در جمعهبازارها کتاب بخریم و در نوروز پیشِ رو به دوست و آشنا هدیه کنیم. تخفیف در نظر گرفتهشده در جمعهبازار، صرفا به عنوان هدیهای کوچک از ناشران به مخاطبان است نه ابزاری برای تشویق برای خرید کتاب. آنانی که به چنین رویدادهایی میآیند شان و منزلتی بسیار بالاتر از آن دارند که گرفتن تخفیف، آن هم در خرید کتاب، دغدغهشان باشد.
به امید دیدار در جمعهبازارهای کتاب.
پویش کتاب بخریم
اندر فواید کتابخوانی سالها و سدهها میشود صحبت کرد؛ اما امروز مساله حیات و ممات کتاب مطرح است.
این در شرایطی است که «کتاب جایگزین ندارد». در پژوهش و برنامهریزی علمی، استناد به فضای مجازی اعتبار ندارد. در بحثهای علمی و کارشناسی سندیت کتاب و مکتوب حرف اول را میزند. ولی، این تمام داستان نیست.
کتاب را یک بنگاه اقتصادی به نام «ناشر» منتشر میکند. در جهان مدرن و معاصر این بنگاه، صرفا اقتصادی نیست، وجهه و سبقه فرهنگی هم دارد. یعنی باید داشتهباشد. حساب معدود ناشرانی که با کتاب به مانند ذغال و سیبزمینن برخورد میکنند، با اکثریت ناشران جدا است.
در تمام کشورهای متمدن جهان، هر ناشر خط و ربط خود را دارد.
در ایران ما، در سالهای چهل و پنجاه، چنین وضعی حاکم بود. همه میدانستند کدام ناشر چه نوع کتابی را منتشر میکند. یادش بخیر؛ انتشارات امیرکبیر، زمان، پویا، شبگیر، پیام، مروارید، نشر اندیشه، دنیا، اشراقی، سپهر، زوار و غیره، هریک مرام خود را داشتند. مردم با دیدن نام ناشر کتاب مورد نظر خود را انتخاب میکردند.
در سالهای پس از انقلاب، تا حدودی، این نظم و نظام به هم خورد. با این حال، در سالهای اخیر، خوشبختانه، ناشران تلاش دارند سبک و سیاق خود را پیدا کنند. کمکم به روزهایی میرسیم که نام ناشر در پشت جلد کتاب راهنمای ما باشد برای خرید کتاب.
بنابراین، خرید کتاب یعنی حمایت از ناشرانی که دارای تفکر و مبانی فکری مورد نظر ما هستند. خرید کتاب یعنی حرکت مدنی و اجتماعی. ما با خرید کتاب، جریان فکری مورد نظر خودمان و ناشر آن را حمایت میکنیم. پس
«کتاب بخریم»
خانه اردیبهشت اودلاجان، با همراهی چند ناشر خوشفکر، پویش «کتاب بخریم» راه میاندازد. یکی از برنامههای این پویش برگزاری «جمعهبازار کتاب» در خانه اردیبهشت اودلاجان است.
در گام اول، روزهای ۱۱، ۱۸ و ۲۵ اسفندماه، با حضور تعدادی از نویسندگان و مترجمان ارجمند بازار کتاب راه میاندازیم و برای دوستانمان کتاب میخریم به نیتِ هدیه نوروزی. شاید هم شانس داشتهباشیم امضای نویسنده و مترجم را هم در صفحه اول کتاب ببینیم. خرید در جمعهبازار تخفیف هم دارد. البته نه زیاد. کتابهای خوب و بهروز با هدیهای از ناشران به صورت تخفیف. از ساعت نه صبح تا غروب، با کتاب و نویسنده و دوستان در کنار هم. البته که رویدادهای دیگری هم در راه است.

قصه نقاشان در قاب مستند
سالهای چهل شمسی سده گذشته، به نوعی، سالهای آبستن حوادث بود. پس از اتفاقات دو دهه گذشته، کمکم جرقههایی در حوره فعالیتهای فرهنگی و هنری زده میشدند. جرقههایی که در دهه بعد بستر شکوفایی هنر و فرهنگ کشور شدند. در نیمه اول سالهای پنجاه خورشیدی، جریانهای نوین شعری، ادبی، هنرهای تجسمی و تزیینی در این آب و خاک شکل گرفتند که بذرشان در نیمه دوم سالهای چهل نشانده شدهبود. به همین خاطر در این سالها هم در حوزه سینما و تئاتر شاهد جریان نوین و مترقی بودیم، هم در حوزه نقاشی، مجسمهسازی و گرافیک. خانه اردیبهشت اودلاجان، پس از نمایش چهارگانه علی نایینی با موضوع نقاشان مدرن و مترقی ایرانِ آن سالها، چهار هنرمند دیگر از این حوزه را هم معرفی میکند: جلیل ضیاپور، منوچهر صفرزاده، بهمن محصص و مرتضی ممیز. دو اثر اول یادگار زندهیاد هوشنگ آزادیور است، سومی از احمد فاروقی قاجار و چهارمی ساخته مصطفی رزاق کریمی.

چهاردهمین عصر ششم:اودلاجان شناسی ۷
تاکنون «شناخت دقیق گذشته محله و علل افول آن» هدف اصلی این نشستها و مطالعه بوده و احتمالا تا آخر هم خواهدبود. اما، صرف شناخت گذشته و علل افول محله مشکلی را حل نمیکند. باید به فکر آینده بود. بر این اساس، مساله اصلی آن است که چگونه محله میتواند ارج و قرب گذشته را بازیابد و تبدیل به عضو موثری در بافت شهری پایتخت شود.

نمایشگاه سوزندوزی دختران ترکمن صحرا
تردیدی نیست که هنرهای ملی و بومی این سرزمین، برای اکثریت مردم جذاب و خوشایند است. تردیدی نیست که این هنرها بازتاب فرهنگ عمیق و دیرین این سرزمین هستند. و تردیدی نیست که گسترش و رواج این هنرها، بستری است برای مودت و محبت بین مردم این کشور نازنین.
از سوی دیگر، سلیقه و ذوق زیباییشناسی، اصلا، امری راکد و ازلی نیست. تا حد زیادی تابع زمان و تغییرات روش زندگی مردمان است. تصویری که صدسال پیش زیبا مینمود، ممکن است امروز زیبا به نظر نیاید.
پس چگونه میتوان از زیباییهای هنرهای ملی و بومی لذت برد بیآنکه نیازها و سلایق جهان مدرن فراموش شوند؟ امروز، هنرمند آن کسی است که زیباییهای دیرین را به زبان و الگوی امروز ترجمه کند و آثاری بیافریند که در اوج زیبایی هستند و ریشه در تاریخ و فرهنگ کشور دارند.
برگردان امروزی هنر سوزندوزی دختران ترکمن را در نمایشگاه دستآفریدههای این عزیزان ببینیم و لذت ببریم.

رشت، دروازه شمالی ایران!
یکی از زیباییهای سفر، داشتنِ همسفرانِ خوب و دلنشین است. سفر یکروزه رشت هم مثل پنج سفر پیشین «خانه اردیبهشت اودلاجان» از چنین نعمتی برخوردار بود. جمعی از چند معمار، رسانهای، فیلمساز، مدیر و درمانگر که دغدغه تاریخ و فرهنگ ایران را دارند. با چنین جمعی، بودن و چرخیدن در رشت که به قول استاد محمدتقی جکتاجی، دروازه شمالی ایران به اروپا و مدنیت غرب بود، لذت مضاعف دارد.