مستند همسران حاج عباس

گزارش مستند همسران حاج‌عباس, گزارش مستند همسران حاج‌عباس, موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان

هشتادمین شب فیلم/ 18 مرداد‌ماه 1402 خورشیدی

مستند «همسران حاج‌عباس» از محسن عبدالوهاب در هشتادمین شب فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان به نمایش درآمد. داستان دو بانوی سالخورده که بیوه یک مرد هستند. مردی که پانزده سال پیش فوت کرده و این دو زن مانده‌اند، بدون هیچ‌کس! نه شوهر، نه اولاد. در قزوین روزگار می‌گذرانند تا روزی از این جهان رخت بربندند. فیلمی بسیار ساده و بدون هیچ اتفاق و رویدادی خاص در آن. فیلم چنان ساده است که «فیلم‌ بودن»ش اصلا احساس نمی‌شود. انگار در کنار آن دو نشسته‌ایم و داریم زندگی‌شان را تماشا می‌کنیم. وقتی از کارگردان می‌پرسیم چگونه به این سوژه رسیده، از نوعی تصادف یا اتفاق سخن می‌گوید: «در سال‌های 75 و 76 تعدادی از دوستان در قزوین در کار ثبت تصویری خانه‌های تاریخی بودند.

به خانه‌ها سر می‌زدند و از زوایای معماری آن تصویر می‌گرفتند. من در جریان این کار بودم. ولی برای من وجه دیگر این خانه‌ها مطرح و مهم بود.من در جریان این کار بودم. ولی برای من وجه دیگر این خانه‌ها مطرح و مهم بود.

من به دنبال شناخت و ثبت زندگی در این خانه‌ها بودم نه کالبد. به‌تصادف، این دوستان از وجود این دو زن در یک خانه خبر دادند و ما رفتیم به دیدن‌شان. یک ‌بار، دو بار، سه بار! چندین بار! و نهایتا رسیدیم به تدارک و اجرای مستند. که آن هم داستان خود را دارد. در سال 1378.

بعد از این‌که مستند آماده شد، تلویزیون که تهیه‌کننده آن بود، از نمایش آن اکراه داشت. چندماه الکی معطل کردند. ایرادشان این بود که چرا بانوی مومنه فیلم شخصیت خوبی ندارد! ولی بالاخره نشان دادند. بعدها، به دفعات در شبکه‌های مختلف نمایش‌دادند.»

وقتی از کارگردان درباره انگیزه‌اش برای ساخت این مستند می‌پرسیم، علاوه‌بر علاقمندیش به‌ارائه فرهنگ پشت‌این کالبدها  به یک علاقه ناخودآگاه هم اشاره می‌کند. «من هرگز پدربزرگ‌هایم را ندیدم. ولی دو مادربزرگ خیلی نازنین داشتم و وقتی این دو زن را دیدم، یاد مهربانی‌ها و رفتارهای آن دو مادربزرگ افتادم. همین. خوب بود.»

زنانِ تحت ستم!
یکی از خانم‌های حاضر در نشست، به اندوه یزرگ پشت قصه اشاره دارد. «این فیلم از جهاتی یادآور صحنه‌های فیلم طبیعت بی‌جان سهراب شهید ثالث است، هرچند آن فیلم دیالوگ نداشت. 

در این مستند چیزی که ما را اندوهگین می‌کند این است که حتی ساختمان هم ظلم به زنان را نشان می‌دهد. زنی با این سن‌وسال و با چنین وضعیت جسمی، هی باید از آن پله‌ها بالا برود و پایین بیاید.

 در آن آشپزخانه حقیر زیرزمین غذا بپزد و بالاتر از همه امر و نهی زن اول حاجی را تحمل‌کند. این زن (دوم)به ستم‌پذیری عادت کرده و آن زن (اول) به ستم‌گری. هردو بر علیه زن.

رفتار تاریخی زن‌ستیزانه‌ای که، در آن خانه جزو رفتار و فرهنگ رایج شده. هر دو تحت ستم یک مرد بودند و به آن خو گرفته‌اند.

 با این‌حال در برخی پلان‌ها شاهد اندوه نیستیم. مثلا آن‌جا که توپ بچه‌ها می‌افتد حیاط خانه ‌و یا وقتی‌که لالایی را هردو زن باهم می‌خوانند». استنباط این مخاطب از فیلم، موافق و مخالف دارد.

مستند همسران حاج عباس چهارشنبه 18 مرداد ماه 1402

 یکی از حاضران می‌گوید از کجا معلوم حاج عباس به این‌ها ظلم‌می‌کرده. این‌نوع رفتار در سال‌های نه‌چندان دور، رفتاری عادی و پذیرفته‌شده در خانواده‌ها بود. زن اگرنمی‌توانست خواسته شوهر یا خانواده را برآورد، از جمله در بچه‌آوری، خودش دنبال زن دوم برای شوهرش می‌رفت.

مخاطب دیگری به این نکته اشاره می‌کند که مهم‌ترین مشکل زنان در طول تاریخ، عدم استقلال مالی آن‌ها بوده.

 در جامعه سنت‌زده زن در برابر این دوراهی که سرزنش دیگران را به‌جان بخرد یا تن به ازدواج دوم شوهر دهد، عموما شق دوم را می‌پذیرفت چون اگر ازخانه شوهر می‌رفت، یا باید به خانه پدری برمی‌گشت که قصه‌های خودش را داشت یا به عزلت و تنگدستی روزگار می‌گذراند.

 در اغلب موارد، سرکوفت‌ها و سرزنش‌های دیگران بدتر از تحمل هوو بود و زن‌ها آن را می‌پذیرفتند!

موضوع ساده‌تر از این حرف‌هاست!

محسن عبدالوهاب، کارگردان، در واکنش به این نظر ها، تاکید دارد که در ساخت این مستند دنبال حرف و پیام عجیب و غریبی نبوده. می‌خواست زندگی دو زن تنها را آن‌گونه که هست، به تصویر کشد. همین.

 دو زن تنها با تمام باورها و رفتارهای قشر و طبقه خود. این حرف کارگردان را مخاطب دیگری چنین خلاصه می‌کند که «بیایید از ظلم و ستم و این جور چیزها عبورکنیم. این یک فیلم روان و یکدست درباره گذران زندگی دو زن تنها در یک شهر غیرپایتخت است. این وجه فیلم‌را برجسته کنیم».

درتاییدحرف این مخاطب، یکی دیگر از حاضرات تاکید می‌کند که فیلم توانسته به خوبی و ظرافت تمام زندگی زنان در سالخوردگی را به تصویر بکشد. مهم است که بتوانیم حس و حال سالخوردگی را این چنین ظریف بیان کنیم.در امتداد این نظرات، بحث جالبی پیش می‌آید که آیا اگر زنی به شوهرش اجازه دهد که زن دوم بگیرد، آیا نشانه ستم‌پذیری است یا نشانه اعتماد به نفس آن زن.

در مواردی، زن چنان به استغنای رفتاری‌و شخصی رسیده که شوهر در چشم او خدا نیست.

آدمی است مثل هر موجود دیگر و از جمله می‌خواهد زن دوم داشته‌باشد. زن خود را محبوس در احساس خود به شوهر نمی‌بیند.

حاج‌عباس‌های جدید!

یکی از مخاطبان معتقد است که کارگردان با همین فیلم به روشنی بیان می‌کند که «حاج‌عباس»ها هنوز به همان شکل و سیاق سابق وجود دارند.در این مستند پسربچه‌ای که شب بر رختخواب حاج خانمی می‌خوابد (همان زن اول) که برای درمان به بیمارستان رفته، همان سکنات و رفتار متفرعنانه حاج‌عباس را دارد.

 در برابرمهربانی‌و دلربایی زن (دوم) کاملا بی‌اعتنا و حتی خشن است. زن صبح بیدار می‌شود و برای او سفره رنگین صبحانه می‌چیند. درست با همان عشق و علاقه‌ای که برای حاج عباس می‌چید ولی پسر در خواب است و غلت و واغلت می‌زند و چشمان منتظر زن به او و به سماور است! رفتار این پسر در حقیقت ادامه رفتار حاج‌عباس است.

 ظاهرا نسل عوض شده ولی هنجارها تغییر نکرده. این مخاطب به تصویر ظریف دیگری اشاره می‌کند که در آن، زن (اول) دارد دعا و ذکر می‌خواند، به درگاه الهی، ولی چشمش به قاب عکس حاج عباس است. انگار هموست خدای این خانه و این زن. 

این تصاویر نشان می‌دهد که تعلق حسی و شخصی زن به شوهر از حد رفتار دوطرفه فراتر است. او مرد است، این زن! او خدای خانه است.

ساده عین زندگی!

مستند «همسران حاج‌عباس چنان ساده و روان است که متوجه گذشت زمان نمی‌شویم. یکی از مخاطبان این مستند را به شیرینی یک زندگی تشبیه می‌کند و می‌گوید «شور زندگی در این اثر کاملا مشهود است.

 این‌که دو زن بر سر یک کاسه شکسته این همه باهم چانه می‌‍زنند، نشانه عشق به زندگی است. انگار این زن امیدوار است ده‌ها سال دیگر زندگی کند.

 در چند صحنه می‌بینیم زن دوم با شیطنتی کودکانه دستورات زن اول را به سخره می‌گیرد؛ مثل صحنه آشپزی که زن اول دستور می‌دهد نمک کم بریز ولی او مخصوصا نمک زیاد می‌ریزد. 

یا می‌گوید دو تا قاشق داشته‌باش یکی برای هم‌زدن غذا، دومی برای مزه‌کردن آن؛ ولی آن زن در برابر چشم او غذا را چندبار با ملاقه‌ای مزه می‌کند که برای هم‌زدن قابله است. یا رفتار خونسرد زن دوم در برابر رفتار بالاسری زن اول. این‌ها همه نشانه‌های عشق به زندگی است. از این حیث شاید بشود گفت که قهرمان این قصه زن دوم است!

با تکنیک آن زمان!

یکی از سوالات و کنجکاوی‌های مخاطبان این است که کارگردان چگونه از این دو زن سالخورده بازی گرفته. اصولاچگونه می‌شود به چنین افرادی گفت که فلان نقش را بازی کنند. 

عبدالوهاب توضیح می‌دهد که «اولا در آن زمان، دوربین مورد استفاده ما از نسل بتاکم بود. و متاسفانه ابزارهای ظریف‌تری که امروز هست در اختیار نبود. به همین خاطر کمی کار سخت بود با آن سه‌پایه‌ها و دوربین. از سوی دیگر این دو خانم نه بازیگربودندو نه حال‌و حوصله‌بازیگری داشتند.

 پس ما انگارکه مهمانشان هستیم دوربین‌را می‌کاشتیم و آن‌ها را به حرف می‌گرفتیم. حواس‌مان هم بود که سلیقه و حساسیت‌های آن‌ها را نادیده نگیریم. مثلا، حاج‌خانم اول، بسیار وسواسی بود، به همین خاطر ما زیر پایه‌های دوربین پارچه می‌اندختیم که فرش کثیف نشود. 

ما می‌خواستیم جریان عادی زندگی آن‌ها را ثبت و ضبط کنیم ولی برخی اتفاق‌های عادی زندگی در آن چند روز که ما بودیم، پیش نمی‌آمد. مثلا افتادن یک کاسه و شکستن آن. ما نمی‌توانستیم روزها و هفته‌ها منتظر باشیم تا یک کاسه از دست آن زن بیفتد و ما فیلم بگیریم. یا آمدن آن نوازنده. 

پس طبیعتا، این صحنه‌ها را ما به وجود آوردیم. ولی بقیه موارد تصویرشده در این فیلم، تقریبا عین زندگی خود آن‌ها بود. ما چنان در زندگی این دو زن وارد شده‌بودیم که وقتی فیلم‌برداری تمام شد و بساط‌مان را جمع کردیم، غم بر چهره‌شان افتاد که تنهای‌شان می‌گذاریم».

ذات هنر!

در طول نشست گفت‌وشنید، چنان داوری‌ها و نظرهای متفاوت درباره فیلم مطرح شد که کارگردان را به این نتیجه برساند که «در جلسه‌های بسیاری که تا کنون درباره این فیلم برگزار شده، هرگز چنین پرشور و غنی درباره‌ش بحث نشده‌بود».

می‌گوید شوهر آهوخانم از نظر حس فضا و روابط درون یک خانواده سنتی، کمک زیادی به درک روابط این دو زن کرده‌است. 

یکی از مخاطبان باور دارد آن‌چه که سبب ماندگاری یک اثر می‌شود، عمق و غنای آن است. این فیلم، در ظاهر، بسیار ساده و عادی است، ولی نشان از آن دارد که مطالعه و پژوهشی عمیق در پشت سر دارد.

 این نظر را یکی از افراد حاضر در نشست، چنین ادامه می‌دهد که «خاصیت و ذات هنر است که مخاطب را به کنج نمی‌برد و به او فرصت می‌دهد برداشت خودش را از فیلم داشته‌باشد. با این دید، می‌توان گفت «همسران حاج‌عباس» فیلم موفقی است و توانسته دغدغه‌های جدی برای مخاطبان ایجاد کند».

 این نظر را کارگردان با نقل نکته‌ای دیگر تکمیل می‌کند و می‌گوید برای ساخت این فیلم خیلی مطالعه کرده. ازسویی کتاب‌هایی ازنوع آثار سیمون دوبوار را خوانده‌و از سویی دیگر رمان‌هایی مثل «شوهر آهوخانم». 


گزارش مستند همسران حاج‌عباس, گزارش مستند همسران حاج‌عباس, موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان

 

 می‌توان گفت که ارزش سندشدن برای آینده را دارد. به هر حال، سال‌ها و دهه‌ها بعد به این مستند اشاره و استناد خواهدشد. البته اگر امروز هم فیلمی درباره زنان امروز ایران بسازیم، در دهه‌های آتی تبدیل به اسناد پژوهشی خواهدشد و ارزش فیلم‌های مستند هم به همین ماندگاری و اطلاع‌رسانی است. 

این مستند را هرکس برحسب علایق و دانسته‌های خود تفسیر و تعبیر خواهدکرد. قطعا نگاه یک جامعه‌شناس به این فیلم متفاوت از نگاه یک هنرمند است. ولی آن‌چه که مهم است، راست‌گویی‌و اجتناب از اغراق و دروغ است. هرچه هست، راست است و واقعی. پس ماندگار است.

 سلامت نفس همه ما!

یکی از ویژگی‌های زیبای این مستند آن است که هیچ شخصیت ضدقهرمان در فیلم نیست. ممکن است از رفتار آمرانه زن اول خوش‌مان نیاید، ولی همو انگشتر عقیق خود را به زن همسایه هدیه می‌کند و از او می‌خواهد وقتی مرد بر مزارش بیاید و او را به خدا بسپارد.

 او با خضوع و خشوع از همسایه می‌خواهد «مرا تنها رها نکن. مرا به خدا بسپار و بعد مزار را ترک کن!» از این صحنه‌ها در فیلم زیاد است. نشانه سلامت نفس همه آدم‌های فیلم. همه آدم‌های ایران!

 

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx