می‌فهمیم که . . . . .!

«کتاب حاجی‌بابا، نه از نقطه‌نظر داستان، بلکه از نظر برملاکردن کثافتکاری دستگاه فتحعلی‌شاه و غفلت و شهوت‌پرستی او و درباریان، یکی از مهم‌ترین اسناد سیاسی تاریخ قاجاریه است. نویسنده بیشتر مسائل ایران آن‌روز، اعم از وضع سیاسی، بی‌فرهنگی، پول‌پرستی و شهوت‌رانی، حقه‌بازی و شارلاتانی، بوروکراسی پوسیده، ارتجاع ملایان، فقر و گرسنگی مادی و معنوی مردم و ظلم و جور حکومت را به رشته تحریر کشیده‌است. سراسر کتاب انتقادی تند و تیز از اوضاع ایران آن روز است. زیرا، در کتاب می‌خوانیم که چگونه در ممالک محروسه! حتی اعضای خاندان سلطنتی و شاهزادگان از ترس تراکمه جرات مسافرت به خراسان را نداشتند و چگونه دزدی و ناامنی بر سراسر ایران حاکم بود. و می‌فهمیم که چرا حتی در زمان حاضر هم اهالی سیستان و بلوچستان به هر مسافر غیر بلوچ لقب قجر را با تحقیر فراوان می‌دهند. می‌فهمیم که اسارت در دست ترکمانان، بسی راحت‌تر از اسارات به دست «شاهزاده حسنعلی‌میرزا شجاع‌السلطنه» بود! می‌فهمیم که شاعران متملق آن روزگار، مثل فتحعلی‌خان صبای کاشانی، در چه کثافتی غوطه می‌خوردند و چگونه برای دندان شاه قصیده می‌گفتند. می‌فهمیم که لقب‌دادن چگونه بود و با پنجاه تومان پول می‌شد مثلا لقب «اسدالسلطنه» گرفت. می‌فهمیم که عساکر ظفرنشان (که حتی یکصد نفرشان با دیدن یک دشمن فاتحانه فرار می‌کردند) چه بر سر توده روستایی و شهری می‌آوردند و می‌فهمیم که نقش محیلانه ملایان در سیاست چه بوده‌است و چگونه از افکار آزادیخواهانه و نو وحشت داشتند و می‌فهمیم که حتی بزرگ‌ترین عمال سیاسی مملکت محروسه و صاحب عساکر ظفرنشان الفبای سیاست را نیز نمی‌دانستند و بقول نویسنده کتاب، فکر می‌کردند لندن یک ایل است و فرانسه یک قبیله و سراسر اروپا یک پادشاه دارد! می‌فهمیم که چگونه دلاکان و شاهزادگان فراری (پسران حسینعلی‌میرزای فرمانفرما) پست‌های سفارت و وزارت را اشغال می‌کردند. می‌فهمیم که چگونه لعبتی به نام «میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی» سفیر ایران در انگلستان می‌شود و از لژ فراماسونری سر درمی‌آورد! طنز سیاهی که بر سراسر کتاب حاکم است و نگارش چنین مطالبی که حاکی از دلسوزی (و نه سخریه) عمیق نویسنده نسبت به ملت ایران است، نمی‌توانسته کار یک مامور ساده دولت انگلیس باشد. در این کتاب تمام قهرمانان به درستی در جای خود قرار دارند.»

گزارشی از تحولات فکری و اجتماعی جامعه فئودالی ایران؛ محمدرضا فشاهی؛ انتشارات گوتنبرگ؛ چاپ‌ دوم؛ ۱۳۵۳؛ ص۴۱۲

(این کتاب در زمان انتشار خود، ۵۰ سال پیش، از جمله آثاری بود که نگاه تازه‌ای به تاریخ معاصر و گذشته نزدیک داشت)

قصه های مسعودیه
0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx