سلام

گزاره متقن و محکمی است که «دایره هنر بسیار فراتر از سیاست است». در زمین هنر می‌توان با همه بازی کرد. در میدان هنر، برد و باخت وجود ندارد. همه برد است و زندگی. به همین خاطر، هنر روح و گوهر شهر است. هرچه امکانات هنری و داشته‌های سخت‌افزاری هنر در یک شهر زیاد باشد، آن شهر آرامش بیشتری خواهدداشت. مردم با زبان هنر می‌توانند رفیقانه، یا حداقل بدون تخاصم باهم حرف بزنند. بزرگ‌ترین افتخاریک شهر آن می‌تواندباشدکه گروه‌های متنوع و مختلف هنری در آن فعالیت کنند و به جای زبانِ تحکم یا نصیحت با زبان هنر و تعامل باهم حرف بزنند. این یکی از الزامات زندگی شهری در جهان مدرن است. ایستگاه‌های مترو شهر باید مکانِ ارائه خدمات فرهنگی و هنری باشند. در آن‌جاها باید بتوانیم آخرین خبرها و اطلاعات کنسرت‌ها، نمایش‌ها و فیلم‌های شهر را ببینیم و احیانا همان‌جا هم صندلی‌مان در سالن فلان سینما را ذخیره کنیم. ایستگاه مترو باید چند روزنامه‌فروش داشته‌باشد. در این ایستگاه‌ها باید سکوهایی برای اجرای موسیقی گروه‌های کوچک و جوان شهر باشد. میدان‌های شهر هم باید چنین امکانی برای نمایش و موسیقی فراهم آورند. تئاترهای خیابانی بهترین وسیله برای تمدد و آرامش ذهنی مردم است. دانشجویان جوان دانشکده‌های هنر باید خیابان‌ها و میدان‌های شهر را جولانگاه هنر خویش بدانند. در کجا بهتر از خیابان و فضای شهری این دانشجو می‌تواند خود را عرضه کند و وسیله‌ای شود برای مودت و رفاقت بین مردم؟

در مراسم‌های ملی، در جشن‌های ملی تمام گروه‌های موسیقی دولتی و شخصی باید این امکان را بیابند که با ارکستر کمی بزرگ‌تر برای مردم موسیقی اجرا کنند. چرا صحن بزرگ باغ ملی همیشه خالی و سوت و کور است؟ چرا میدانک مقابل در دانشگاه تهران خالی از موسیقی است؟ چرا میدان‌گاه مرکزی پارک شهر خالی‌از بازیگران تئاتر شهری وخیابانی است. این‌ها تفنن‌و اشرافی‌گری نیست. این‌ها ضروری‌ترین اسباب مدنی یک شهر هستند. با به‌خیابان آمدن هنرمند نوآموز تئاتر، او متوجه می‌شود زبان مردم چیست. بازیگر تئاتر خیابانی با نمایش خلق‌الساعه در یک خیابان شلوغ شهری، تازه متوجه می‌شود نیاز و مساله مردم چیست. مردم هم، به ویژه اقشاری که تئاتر و کنسرت در سبد نیازهای‌شان نیست، با دیدن و شنیدن آثاری هنری در کوچه و خیابان، خواه و ناخواه، معنای هنر را بهتر می‌توانند بفهمند. همین امر کمک می‌کند سلیقه زیبایی‌شناسی مردم ارتقا یابد و ما هر روز بیش از روز قبل از عوام‌پسندی و ابتذال دورتر شویم. شهر مکان هنر و زندگی هنری است. با ایجاد امکانات لازم برای تبلور ذوق هنری هنرمندان جوان و غیرجوان، امکان آن را فراهم می‌کنیم که زبان نرم هنری جانشین زبان پرخاش‌و دوری شود. این وظیفه مدیران شهر است. این یک مطالبه عمومی است.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۹۷

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx