تمام شهر پر از نظامیان روس بود!

«در چنین روزهای سخت و هولناک، حواس مردم پریشان را پریشان‌تر می‌ساختند. حریق شهر زیبای ارومیه، عروس آذربایجان دل‌های سوزان را سوزان‌تر ساخته‌بود. آتشکده زرتشت را با آتش مصنوعی ویران و مردم ستمدیده‌اش را متعمدا حیران نموده‌بودند. خواننده گرام تصور می‌کند حریق ارومیه باعث تخریب چند خانه و لانه و یا چند مغازه و دکان شد. خیر! شهر ارومی و بازارهای آن یک‌پارچه طعمه آتش گردید و به تل خاک و خاکستر تبدیل یافت. اموال و اثاثیه، پول و جواهر و هرچه در خور غارت بود؛ از طرف سالدات‌های بقایای تزار به غارت رفت. این حادثه جانخراش عصر روز جمعه ۱۶ رمضان ۱۳۲۵ (یک سال بعد از مشروطه) آغاز شد. به این معنی که روی جمعه پیش از ظهر نظامیان روس از تعطیلی بازار استفاده کرده بنای شلیک را می‌گذارند. یک قزاق ایرانی اهل تبریز به مقاومت پرداخته‌بود، او و دو نفر کسبه مقتول می‌شوند. اهالی از کثرت هول و دهشت در خانه‌ها و نقاطی که قابل اختفاء بود، پناهنده می‌شوند. نظامیان با کمال فراغت تمام دکان‌ها را باز کرده، آن‌چه پول نقد و اشیاء نفیسه بود با ارابه‌های صلیب احمر بار کرده و می‌برند. از روز جمعه تا نزدیکی طلوع آفتاب روز شنبه شلیک تفنگ بطور مسلسل ادامه داشت و تمام شهر و بازار پر از نظامیان روس بود. آن‌ها چه پیاده و چه سواره با عراده‌ها اشیاء را از بازار می‌بردند و بالاخره رووز شنبه صبح زود و قبل از طلوع آفتاب بازارها را با ناسوس‌های نفت، نفت‌پاشی کرده و آتش زدند. . . در مسئله حریق خانمان‌سوز ارومی، خواه روسای نظامی قوای عسکریه روس مقیم در ارومیه و تبریز تکذیب کنند، خواه اثر عصیان و بی‌اطاعتی افراد عساکر بشمارند، آن‌چه که تا کنون در نتیجه اخبار واصله کسب وضوح و حقیقت کرده، این است: اولا امر احراق بازارها و تیمچه‌های ارومی از طرف نظامیان روس مقیم ارومیه ایقاع شده‌است. ثانیا، تاراج و غارت اوال و اجناس بازارها و موجودی نقدی دکان صراف‌ها را نظامیان روس مقیم در ارومی مرتکب و نصارای محلیه نیز که امروز مسلح و در جزو قوای روس شمرده می‌شوند، مدخلیت داشته‌اند. ثالثا، در گذرها و بازارها و مواقع هجوم غارتگران و در دهات اطراف بی‌هیچ علت و سبب اشخاصی که از کسبه و فقرا، اهالی ایرانی‌ها کشته شده‌اند که هنوز تعداد صحیح در دست نیست، از طرف نظامیان روسی و نصارای محلیه به قتل رسیده‌اند. رابعا، . . .»

شیخ محمد خیابانی؛ علی آذری؛ بنگاه مطبوعاتی صفیعلیشاه؛ چاپ‌ چهارم؛ ۱۳۵۴؛ ص۱۱۲

(از رشته کتاب‌های حدود پنجاه سال پیش که هنوز هم خواندن دارد. پر از سند و داده‌های تاریخی و سیاسی به‌درد بخور.)

قصه های مسعودیه
0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx