سلام

یادمان هست که شهرسازان مدرن امروز مقیاس شهر را برحسب زمانی تعریف می‌کنند که از خانه تا مقصدهای الزامی است. مثلا آیا برای رفتن بچه‌ها به مدرسه باید سوار خودرو شوند یا می‌توانند پیاده یا با دوچرخه بروند. آیا اولین مقصد تجاری در چنان فاصله‌ای هست که بشود پیاده رفت یا باید با خودرو و دوچرخه رفت؟ بر این مبنا شهر را در سه مقیاس پیاده، دوچرخه و سواره دسته‌بندی و تعریف می‌کنند. این شهرسازان معتقدند بهترین مقیاس برای شهر آن است که همه نیازهای روزمره و عادی زندگی در فاصله نزدیک اطراف خانه باید باشد که برای رفتن به آن‌جاها نیاز به استفاده از وسیله نقلیه سواره نباشد. این‌که چنین امکانی در همه شهرها می‌تواند وجود داشته‌باشد یا نه موضوع دیگری است. اصل موضوع آن است که این پیشنهادها بر این اساس است که تردد پیاده در شهر افزایش یابد. چرا؟ نخست به این خاطر که نیاز به سوخت فسیلی کم می‌شود و همین امر موجب کاهش آلودگی محیطی و زیستی می‌شود. انگیزه دوم آن است که با این کار تحرک و شادابی افراد را می‌توان افزایش داد. در جهان امروز، متاسفانه، کم‌تحرکی افراد تبدیل به معضل بزرگ در برابر دولت‌ها و سازمان‌های عمومی شده‌است. تبعات بهداشتی و اقتصادی آن هم قابل کتمان نیست.

 

موضوع چنان مهم و جدی شده که در برخی کشورها، مثل انگلستان، پویش «نه به آسانسور» راه افتاده و ازمردم خواسته می‌شود برای تردد به ‌طبقات ساختمان، حتی‌الامکان ازپله استفاده کنند تا آسانسور. اما انگیزه سوم این شهرسازان خمیره کاملا اجتماعی و مدنی دارد. اینان معتقدند شهر و خیابان‌های آن با مردم و حضور مستمر و متراکم آن‌ها زنده می‌ماند. به همین خاطر بر این باور هستند که امکان حضور فیزیکی مردم در خیابان و شهر باید بیشتر فراهم شود. امروز می‌توان در خانه نشست و نیازهای خوراکی و مصرفی را تلفنی سفارش داد بی‌آنکه لازم باشد حضوری به بقالی یا مغازه دیگر رفت. می‌توان در خانه نشست و سفارش کتاب داد. این نوع فعالیت‌ها سبب تهی‌شدن خیابان و عرصه عمومی شهر از مردم و سبب افول و مرگ آن‌ می‌شود. گفته می‌شود حضور مردم در شهر سبب افزایش مراودات اجتماعی بین مردم و آرامش محیطی می‌شود. آشنایی افراد باهم موجب کاهش تنش اجتماعی و افزایش تعاملات فردی و گروهی می‌شود. این همان مطالبه بزرگ جهان امروز است. مردم اگر در ارتباط باهم باشند، تنش فردی و بزه اجتماعی کاهش می‌یابد. بنابراین اگر نیازهای روزمره و عادی زندگی خانواده‌ها در فاصله‌ای کم از خانه‌ها قابل رفع باشد، به‌گونه‌ای که مردم با پای پیاده به خرید، درس، درمان و تفریح از خانه بیرون بیایند، محیط اجتماعی ‌اطراف خانه محیط امن‌ترو شاداب‌تر خواهدبود. این فاصله معمولا در ۱۵ دقیقه طی شود. این همان «شهر ۱۵ دقیقه‌ای» است.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۹۰

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx