سلام

یکی از آثار و تبعات تحول اجتماعی از نظام فئودالی به نظام سرمایه، تعاریف نوین شهر و شهرنشینی است. در جهان پس از فئودالیسم دو مفهوم مهم وارد ترمینولوژی شهرسازی شد. «حکم‌رانی سیستمی» و «شهر خردپذیر». در این جهان، حکومت فردی جایی و آینده‌ای ندارد و سیستم جای فرد را می‌گیرد. هم‌زمان و به عنوان مکمل سیستم، خردپذیری نظام و مدیریت تبدیل به پایه مدیریت شهری می‌شود. اما شهر خردپذیر یعنی‌چه؟ و چه ارتباطی با رفاه انسان دارد و آیا می‌توان انتظار داشت در چنین شهری حال آدمی خوب باشد؟

خردپذیری، مفری است برای گریز از فشار استبداد فردی و اجتماعی. به ویژه فشار مذهبی. اگر اروپای سده‌های میانه را در نظر آوریم، متوجه می‌شویم خردپذیری چه درمان موثری در برابر فشار کلیسا به شمار می‌آمده. اروپای مقید به «خدایگان و بنده» قدم در راه عبور از فشار کشیشان و تعصب دینی گذاشت و راهی به جز این نداشت. جامعه متحول و در حال فوران اروپا نیاز داشت حوزه نفوذ انسان در برابر حکومت و کلیسا را بازتر کند تا بتواند شکفته‌شود. انسانی که از بند و قید زمین آزاد شده‌بود، نیاز داشت فضای روشن و قابل سنجش و پیش‌بینی داشته‌باشد.

. به عبارت دیگر، نیاز به جامعه عقلایی و قابل برنامه‌ریزی داشت. این انسان رهاشده از ستم فئودال حاضر نبود زیر بار احکام از پیش مقدرشده برود. لازم داشت آن‌ها را با منطق عقل و خِرد بسنجد و با مصالح فردی و اجتماعی خود تطبیق دهد و اگر به نفع و فایده دید، عمل کند. در همین دوران است که مفهوم «معنویت» در ادبیات علوم اجتماعی رواج پیدا می‌کند. تحت رواج و روایت معنویت، فرد مکلف به رعایت و انجام مناسک و احکام خاص نیست و برای خود خدا و معنایی قایل است و با مقیاس و متر خرد و عقلانیت زندگی فردی و اجتماعی خود را سامان می‌دهد. بنابراین، در شهر خردپذیر، پایه‌های استبداد فردی سست می‌شود. به خاطر همین عقلانیت است که مردم احساس آرامش می‌کنند و به‌اصطلاح، حالشان خوب می‌شود. این خوشی احوال مردم منوط به تکنولوژی نیست هرچند تکنولوژی نهایتا در جهت رفاه مردم است ولی رفاه، لزوما، به معنای آرامش نیست. رفاه می‌تواند به معنای وفور و فراوانی باشد ولی به‌معنای توزیع خردورزانه این فراوانی در میان مردم نیست. در جامعه خردپذیر امکان توسعه علمی فراهم‌تر ازجامعه بسته و تحت حکومت احکام متصلب است. در جامعه خردپذیر، تکلیف هرکس در برابر جامعه روشن است و تک‌تک افراد جامعه این امکان را دارند که برای آینده خود برنامه‌ریزی کنند. همین امر سبب آرامش روانی مردم می‌شود و امیدوار می‌شوند حالشان خوب شود!

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۲۱۱

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx