سلام

سابقه مدنی و تاریخی ایران، به روایتی به حدود ۳ هزار سال قبل می‌رسد (ایلامی‌ها) و به روایتی به شش تا هفت‌هزار سال (شهر سوخته سیستان و تپه‌های سیلک کاشان). برخی حتی به ده هزارسال قبل هم رفته‌اند.

در همین تهران، آثار سکونت حدود شش هزار ساله در تپه‌های قیطریه و در همین چهارراه سیروس خودمان به دست آمده. وقتی شش سال پیش پیکر یک بانوی باستانی در عملیات حفر زمین برای آب و فاضلاب کشف شد، تمام جعلیات تاریخی که مدعی بودند تهران سابقه تاریخی و باستانی ندارد، نقش بر آب شد.به هرحال، این‌جا و آن‌جا نشانه‌های بسیاری از قدمت و سکونت در تمام پهنه سرزمینی ایران وجود دارد. گاه برای سفر از شرق تا غرب در سرزمین ما، باید نصف کره زمین را درمی‌نوردیدیم و گاه برای حفظ تکه کوچک آن سال‌ها جنگیده‌ایم.بالاخره، هرچند ایران امروز ما با ایران تاریخی و باستانی تفاوت بسیار دارد، ولی آن چه که مسلم است آن است که ما مردم ایران، برای حفظ خودمان و کشورمان خون دل‌ها خورده‌ایم.

به قول زنده‌یاد محمد نوری، «ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس/ چه سفرها کرده‌ایم!! ما برای بوسیدن خاک سر قله‌ها/ چه خطرها کرده‌ایم؛ چه خطرها کرده‌ایم/ ما برای آن‌که ایران گوهری تابان شود/ خون دل‌ها خورده‌ایم/ ما برای آن‌که ایران خانه خوبان شود/ رنج دوران برده‌ایم/ ما برای بوئیدن بوی گل نسترن چه سفرها کرده‌ایم/ ما برای نوشیدن شورابه‌های کویر/ چه خطرها کرده ایم؛ چه خطرها کرده‌ایم/ ما برای خواندن این قصه عشق به خاک/ خون دل‌ها خورده‌ایم». بله ما برای حفظ این آب‌وخاک خون دل‌ها خورده‌ایم. بالاتر از آن، ما برای سربلندی ایران کوشیده‌ایم.

آری، ما برای این‌که ایران کشور خوبان شود قصه و غصه زیاد داریم. بارها و بارها کشور ما مورد هجوم و غارت قرار گرفته، بارها فرهنگ دیرین و زیبای ایرانی مورد حمله قرار گرفته، بارها سرزمین ما و زنان ومردان شریف ما زیر چکمه‌ها و سم ستوران اجانب و خائنان له شده و سرکوب شده.

سال‌ها و سده‌ها سلاطین و حکام زورگو بر ما ستم روا داشته‌اند. والیان محل و کدخداها دودمان ما را بر باد داده‌اند. حتی داروغه‌ها و محتسب‌ها هم آزارمان داده‌اند. هرچه بلا بود بر سر ما آمده.

با این همه، ما هنوزهستیم. ما مدنیت‌و ابریشم وجودی خودمان را از دست نداده‌ایم. هنوز هم به ایرانی بودن‌مان افتخار می‌کنیم. در کنج و گوشه جهان می‌گردیم تک‌تک ایرانیان موفق و سربلند را پیدا می‌کنیم و وصف‌شان را نقل هر محفل می‌کنیم.

ما ایرانی هستیم و به این پایداری و شکیبایی تاریخی‌مان می‌نازیم. پس شایسته است به این استواری و پایداری افتخار کنیم. ما نه تنها زنده‌ایم، بلکه «زندگی» می‌کنیم. چون باور داریم «زندگی زیباست».

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۱۷

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx