کنــار راهی که به ری میرفــت، بیرون از دروازه شــاه عبدالعظیم تهران و باروی طهماســبی، کاروانســرایی به نــام خانات جا خوش کــرده بود. این کاروانســرا در نقشــهای قدیمی از تهران که متعلق به سال ۱۳۰۹شمسی اســت به چشم میخورد. این نقشــه را نجمالملک از تهران تهیه کرده بود. با این تفاسیر قدمــت کاروانسرای خانات را بــه اواخر دوره ناصرالدین شــاه قاجار نســبت میدهند.
در زمان ســاخته شدن کاروانسرای خانات، چهار خیابان امیرکبیر، ری، مولوی و وحدت اســلامی حصار قدیمی تهران را تشــکیل میدادند. در زمان ناصرالدین شــاه این حصار قدیمی خراب شــد و حصار ناصری با در بر گرفتن وسعتی بیشتر از حصار قدیمی اطراف تهران تازه گســترده شــده را گرفت. ضلع جنوبی حصار که به خیابان شــوش رســید،کاروانســرای خانات هم داخل حصار و باروی شــهر قــرار گرفت. بعد از آن هم به مرور زمان تهران گســتردهتر شد و شــهر، پایش را از حصار ناصری هم فراتر گذاشــت و کاروانســرای خانات در دل تهران قدیم ماندگار شــد.
وجود حجرههای زیاد، دلیل نامگذاری این کاروانسرا به «خانات» اســت؛ خان به معنای حجره است و خانات به معنای حجرهها. کاروانسرای خانات با ۱۰ هزارمترمربع مساحت، ۵۲ حجره دارد. معماری ایــن باغ را الهام گرفته از معمــاری باغهای ایرانی میدانند. صحن کاروانسرا دو ایوان بزرگ دارد؛ یکی سمت ورودی شرقی و دیگری سمت ورودی غربی. در دو طــرف ورودی اصلــی حجرههایی قرار دارد که به بازار و میدان ســابق امین السلطان که این روزها اثری از آثارش نمانده منتهی میشــوند.
در این کاروانسرا به ارتفاع ۵ متر با چوب روسی ساخته شده و ۴۰ گل میخ روی آن وجود دارد. بزرگی این در و درهای کاروانســراها باعث شده تا برای باز و
بســته کردن آن به جای لولا از «پاشنه» استفاده کنند؛ تکیه گاهی چوبی که در روی آن سوار است و با چرخش حول آن، باز و بســته میشــود..
مثل قدیمی «در همیشه روی یک پاشه نمیچرخد» هم از همین عنصر معماری گرفته شده است. باز بودن همیشگی درهای کاروانسراها هم باعث شده بود تا
در زبان کوچه و خیابان، از آن همیشه یاد شود.
کاروانسرای خانات درست در جنوب بازار تهران و در جاده ری قرار داشــت. برای همین همیشه از حضور تاجران و بازرگانان و قافلههای شتر و صدای زنــگ کاروانها پر بوده اســت. کاروانهایی که به ســمت تهران حرکت میکردند از ورودی جنوبی وارد کاروانسرا میشدند و شتر و اسب و چارپا، در کنار سکوی بارانداز آنکه در وسط حیاط قرار داشت توقف میکردند. بار از روی دوششان برداشته میشد و از در دیگر کاروانســرا خارج میشدند.
حجرههای اطراف کاروانسرا هم محلی برای استراحت کاروان و تاجران بود و یا خانواده آنها که به همراه مردان خانه، برای داد و ســتد به تهران میآمدند. کاروانسرای خانات با گســترش تهــران در دوره ناصری، داخل حصار ناصری قرار گرفت و بعدها با رشد بازار تهران، کم کم از حاشیه این بازار به متن آمد و این روزها به یکی از مراکز عمده فروشی حبوبات و ادویه و آجیل تبدیل شده است.
اینجا قدیمیترین کاروانســرای تهران نیست. اما نزدیکی به بــازار و همجواری بــا قطب اقتصادی پایتخت، و همچنین رسیدگی مالکان به آن، باعث شــده معماری آن پر و پا قرص باقی بماند؛ درست بر خلاف دیگر کاروانسراهای شهر تهران که اغلب متروکه شــدهاند و جز چند دیوار فروریخته چیزی از آنها باقی نمانده اســت.
سایهبانهای پارچهای و عدلهای پسته و تخمه و آجیل و حبوبات که مقابل درهای هر حجره گذاشته شده دقیقاً گذشتهای از بازار تهران را در حیاط این کاروانســرا پیش چشم میگذارد. آن زمان که هنوز کوچه مرغیها از حضور پرندهفروشیها خالی نشــده بود و کوچه مرغیها برای خودش برو و بیایی داشــت،
جنگ خروسها هم مقابل کاروانســرا و جلو کوچه مرغیها آوازهای داشــت برای خودش. این قصه تا همین چند سال پیش هم که بساط پرندهفروشها از کوچه برچیده نشده بود، ادامه داشت.
نام
|
کاروانسرای خانات |
قدمت | قاجاریه |
ویژگی خاص | وجود حجره های زیاد |