سلام
یک مثل تاریخی و قدیمی داریم که میگوید «پیر شوی جوون!» و خیلی از ماها از خودمان نپرسیدهایم این چه دعاییاست که میخواهد ما پیر شویم! چرا جوانی و شادابی برایمان آرزو نمیکند؟ پیری مگر مزیت است؟
بله پیری هنر است! مزیت است! مخصوصا اگر به باور و سیاقهای ادبی و مدنی هم اشاره کنیم. «پیر دیر» بودن یعنی به مراتب بالای سلوکرسیدن. همهکس به این درجه و مکان نمیرسد.
یا وقتی میگوییم«فلانی پیرِ این کار است»یعنی در آنکار استادتمام است. بنابراین، خود کلمه «پیر» تعبیرها و تفسیرهای متفاوت زیادی دارد که شایسته تامل است.
اما آنچه که در پس و پشت مثلی است که در ابتدای مطلب از آن سخن گفتیم، متضمن آرزویی کاملا زمینی و واقعی است. بسیاری از مردم ما تا همین چنددهه پیش عمرشان به پیری قد نمیداد.
اگر از افسانههایی که درباره تک و توک مردان و زنانی است که صدسال عمر کردهاند و در کنار داستان هم از فواید روغن کرمانشاهی و شیر بز تعریف میکنند، عموما مردم در سنین بین پنجاه تا شصت سالگی این جهارن را ترک میکردند. بدنشان نمیکشید. زندگی سخت بود و امکانات کم.
در همین تهران ما، تا شصت سال پیش آب لولهکشی شهری نبود. آب داخل آبانبارها را از توری رد میکردند و بعد استفاده میکردند. آب آنقدر رسوبات و مواد دیگر داشت که ماهیها در آن غلت میزدند و کرم شکار میکردند. نبود وسایل تردد و حملونقل سبب میشد بسیاری از مردم ما مزه ماهی را نچشند.
بسیاری دیگر هم مزه میوههای مناطق دیگر را. درست است ما گذشتهمان را دوست داریم و به آن افتخار میکنیم، ولی هرگز این باور را نداریم و نباید داشتهباشیم که زندگی در آن روزها بهتر از الان بود.
هرگز چنین نمیتواند باشد. به همین دلیل است که مردم آرزو میکردند «پیر شوند»! به پیری رسیدن شانس بزرگی بود برای مردم.
در تاریخ شهرسازی جهان مثال غمبار و تاسفبار معروفی هست که میگوید لندن از آن روزی شروع به گسترش کرد که داروی «پنیسیلین» کشف شد و جمعیت لندن از مرگهای بیشمار خلاص شد و ازدیاد جمعیت سبب بزرگشدن شهر شد. مساله به همین سادگی است! به پیری رسید هنر است!
اما اگر قرار است پیر شویم، بهتر است چگونه باشیم؟ پیرِ نقزن و غرغرو؟ پیری که همهاش ناله میکند و آخ و واخ دارد؟ پیری که راه بیمارستان را بهتر از راه سینما و تئاتر میشناسد؟ اینجاست که «هنر پیر بودن» خودش را نشان میدهد. تصور کنید پیر بازنشستهای را که تمام بالا و پایین زندگی را دیده، سختیهای فراوان کشیده و در مقابل خدمات بسیاری هم داشته.
این پیر با آرامش و وقار روزگار میگذراند و به این و آن پیله نمیکند. یا به کاری سبک در خارج از خانه مشغول است، یا مطالعه میکند و تاریخ زندگی خود و خانوادهاش را مینویسد. پیری که خودش را و دوروبریهایش را دوست میدارد.