سلام
به دلایل متعدد، که در اینجا مورد بحث ما نیست، سالها و شاید دههها است که خانوادهها اصرار دارند بچههای خود را حتی تا پایان دانشگاه بینیاز از کار تربیت کنند. تمام سختیهای معیشت و تربیت را بهجان میخرندولی اجازه نمیدهندخشی برچهره نازنین فرزندشان بیفتد و به همین خاطر کارکردن بچه در دوران تحصیل را نوعی عار و نقص برای خانواده میدانند. معتقدند فرزند تا اتمام دوران دانشگاه فقط و فقط باید درس بخواند. این کار آیا درست و منطقی است؟
کارکردن بچهها، حین درس، چه ایرادی دارد؟ آیا کسر شان خانواده است که بگویند بچهشان کار میکند؟ آیا کار مانع از تحصیل میشود یا آیا کار سبب کاهش هوش ذهنی بچهها میشود؟ چرا ما خجالت میکشیم اگر فرزندمان همزمان با تحصیل کار هم بکند؟
بخش بزرگی از این وضعیت به سلیقه حاکم در اجتماع برمیگردد. تبلیغ فراوان بر تحصیل و حتی آموزشهای فوق برنامه، بچههای ما را در برزخ هولناک آموزش انداخته و خانوادهها هم ولع و حرص عجیبی دارند که فرزندشان بهجای آموزش مهارتهای مورد نیاز در زندگی و کار، به آموزش زبان خارجی، موسیقی یا ورزش بپردازند. در حقیقت، آنهایی که امکانات دارند، عملا برای کودک خود زمانی برای بازی و کودکی نمیگذارند و آن را مجبور میکنند نقاشی کنند، موسیقی یاد بگیرد و انگلیسی حرف بزند.
غافل از اینکه کودک نیاز به بازی و مهارتآموزی دارد. جالب آن است که بیش از نوددرصد کودکانیکه بهزور مادر وپدر کلاسهای موسیقیو زبان را میگذرانند متاسفانه نه موسیقی را ادامه میدهند نه زبان دومشان بهتراز دیگران است. درحقیقت کودک را وسیله قرارمیدهیم برای پوشش عقدههای دیرین خودمان که نه موسیقی یاد گرفتیم نه آموزشهای دیگر.
نتیجه چه میشود؟ بچه دیپلم میگیرد، حتی وارد دانشگاه میشود ولی چیزی از زندگی نمیداند. چشمش به سخاوت و مرحمت مادر و پدر است. ولی اگر بهجای اینهمه فشار بهبچه برای رفتنبه کلاس موسیقی و زبان و غیره، به او اجازه دهیم و تشویق کنیم در همان بقالی یا کارگاه یا هرکجای دیگری که در محله و در نزدیکیمان است کار کند و دستمزد اندکی هم بگیرد، حتما میتواند قدر زندگی را بهتر بداند و در جامعه خشن بزرگسالان گلیم خود را از آب بیرون بکشد. کار بیرون از خانه، خالصترین و واقعیترین بستر برای آموزش مهارتهای زندگی است هم در وجه فنی و حرفهای و هم در وجه مهارتهای اجتماعی برای برخورد با مسائل زندگی.
کودکانمان را از کارکردن درکارگاهها و واحدهای صنفی دورواطراف خانه منع نکنیم. حتی تشویقشان کنیم خودشان مکان مورد علاقه را شناسایی و اعلام کنند. بگذاریم کودک با محیط واقعی بیرون از خانه آشنا شود. مطمئنا هیچ اتفاق بدی نمیافتد. ضمن آنکه رابطه انسانی بهتری هم بین خانواده و محیط کار بیرون برقرار میشود.
خدمت جناب عزیزتان
همین تفکر ناز پروری اشتباه باعث فاصله طولانی فکری بین نسل ها شد
من بسیار با این مقاله عالی موافقم