ملت کیست و حقوقش چیست
«ملت عبارت است از ساکنین زحمتکش یک مملکت. ملت آن کسانی هستند که از حاصل دسترنج و نتیجه زحمات خود معاش نموده، و با غمخواری زندگی میکنند. به عبارتی دیگر، ملت آناناند که در امور مدینه محتاج به معاونت و همراهی یکدیگرند و برای همدیگر کار میکنند. یعنی باید یکی کفاشی کند تا دیگران بیکفش نمانند، و یکی حدادی کند تا کفاش و غیره را از این احتیاج بیرون آورد. همینطور، یکی بقالی کند، یکی عطاری کند، یکی علافی، یکی خیاطی، یکی بزازی، یکی زراعت. پس تمام افراد مردم که برای رفع احتیاجات یکدیگر کار میکنند از زارع و عامه اصناف تاجرها و غیره، همگی ملتاند. سوای مفتخوارها، که آنها را نباید جزو ملت حساب کرد. زیرا آنها برای آسایش مردم و رفع احتیاجات مردم کار نمیکنند. ایشان کسانی هستند که در سال همه را در خانه و یا جاهای خوب و خوشمنظر راحت زندگانی میکنند و خوش میگذرانند. و ابدا یک دینار به کار مردم نمیخورند و واقعا منتظر اند که دیگران کار کنند و اینها از حاصل دسترنج آنها لوازم زندگانی و عیشونوش خود را فراهم نمایند. پس، این دسته مفتخور و بیکار را نمیتوان ملت گفت.
فهمیدیم که ملت کیست. حالا باید ببینیم حقوق این ملت چهچیز و کدام است. از قراری که در فوق ذکر کردیم، تمام اختیاجات و امورمعاش مملکت، به واسطه زحمات و مرارت کارکنان مملکت، که به نام ملت معرفی شدند، مهیا میشود. پس، از این قرار مملکت و همهچیز آن متعلق است به ملت. حالا که ثابت شد مملکت متعلق است به ملت، پس حاکمیت آن هم فقط مال ملت است. دلیل این مساله خیلی سهل، و فهمیدنش خیلی آسان است. معلوم است خانه مال ملت، بزرگی و فرمانرواییاش هم مال اوست. یعنی رعیت، زارع، تمام دهاتیها، بقال و عطار، بزاز، علاف، قصاب، حداد، نداف، نجار، حمال و همه اصناف، از اول تا آخر، که صاحبان این مملکتاند، حق رای و حاکمیت در این مملکت که خانه خود آنهاست، دارند.»
«واقعات اتفاقیه در روزگار»؛ محمدمهدی شریف کاشانی؛ بهکوشش منصوره اتحادیه، نشر تاریخ؛ چاپ اول؛ ۱۳۶۲؛ ص ۳۱۴
(نشر تاریخ ایران، یک رشته کتاب شاملِ اسناد دوره قاجار، بالاخص دوره مشروطه منتشر کرده که حتما قابل توصیه است)
۱۲۰
(دوره قاجار، شاید از دید برخی، دوره ورود به عصر روشنگری بوده، ولی عصر سیاه حکومرانی هم هست. این کتاب را بخوانید)
