منقلهای متعدد، وافورهای زیبا و . .
«وجوه مخصوص» که روزی در کمپانی هندشرقی گرداننده چرخ سیاست ایران بود، در این موسسه بیگانه بهوجود آمد. این بانک با اعطای هدایای سیاسی بهصورت وامهای بانکی به افراد متنفذ و موثر کشور، به فحایعی پرداخت که در تاریخ جنایات بشری بیسابقه و نظیر بود. سالها قبل در یکی از شهرهای ایران مرد متنفذ و خوشمحضری بود که حکام، علما، روسای ادارات دولتی و افراد طبقه روشنفکر همیشه در محضر او حضور مییافتند و از خوان نعمت او برخوردار میگشتند. یکی از مختصات محضر این مرد منقلهای متعدد، وافورهای زیبا و تریاکهای زرین بود که به محض ورود هر میهمان در برابر او نهاده میشد و بدین طریق از میهمانان محترم پذیرایی میگردید. همه میدانستند که میزبان مهربان دارای مال و منال فراوانی نیست که با عوائد آن بتواند هزینه چنان سفره سنگین و رنگینی را تامین نماید. لکن با اینوصف، همه احساسات مهماننوازی او را میستودند و از بلندطبعی و جوانمردی او در حیرت بودند. سرانجام مرد کنجکاوی که با سیاست بیگانگان در ایران آشنایی داشت موفق به کشف این حقیقت گردید که برای این مرد در موسسه صرافی (. .) بانک شاهنشاهی ایران اعتباری وجود دارد که سرمنشاء اینهمه لطف و محبت، مهماننوازی و شفقت میگردد. هدف بانک شاهنشاهی ایران از آغاز تاسیس در کشور بیسرپرست و ستمدیده ایران این بود که از رشد و نمو اقتصادی کشور ما به اشد قوی جلوگیری نموده و از ایجاد موسسات بانکی در ایران که همیشه در کشورهای متمدن و مترقی هسته مرکزی صنایع و موسسات بازرگانی و کشاورزی را تشکیل میدهند، ممانعت نماید!
نیمقرن بردگی اقتصادی؛ ع. دانشپور؛ ناشر بینام؛ چاپ اول؛ سالهای بیست؛ ص ۸۳
(کتاب جالبی است که احتمالا در سالهای بیست خورشیدی چاپ شده. ناشر ندارد. قیمت تکفروشیش ۱۵ ریال است.)