مرحوم صابری، طنزپرداز ارجمند، سالها در روزنامه اطلاعات ستونی داشت و «دو کلمه حرف حساب» میزد. «حالا حکایت ماست»، که درباره خود «بنگاه مطبوعاتی اطلاعات» دو کلام حرف بزنیم. امروز ۹۴ سال از انتشار مداوم روزنامه اطلاعات میگذرد. در خاورمیانه، شاید، فقط روزنامه الاهرام مصر بسیار قدیمتر از روزنامه اطلاعات است، با ۱۴۵ سال سابقه.
در ایران خود ما نشریات قدیمتر از اطلاعات هم کم نیستند مثل «وقایع اتفاقیه»، «کاغذ اخبار»، «مظفری» بوشهر و چند روزنامه دیگر. اما آنچه که اطلاعات را شاخصتر میکند، تداوم ۹۴ ساله آن است. در تمام این سالها، روزنامه تعطیل نشده و با تمام جریانها و حکومتها کنار آمده. روزی محبوب مردم بوده و روزی مورد غضب مردم. وقتی اعتصابات آموزگاران در سالهای اول چهل شمسی اتفاق افتاد و منجر به کشتهشدن نماینده آنان شد،
برخورد جانبدارانه اطلاعات به نفع حکومت، آن را از چشم خیلیها، بهویژه معلمان، انداخت. و خیلی داستانهای دیگر.
اما، دو کلمه حرف حساب ما درباره «عمارت» موسسه مطبوعاتی اطلاعات است که در همسایگی محله قرار دارد؛ روبروی قورخانه در ابتدای خیام شمالی. عمارتی زیبا و دلنشین که سند قباله حیات روزنامه است. این ساختمان کوچک جوابگوی حجم کار و کارمندان موسسه نبود، به همین خاطر ساختمان بزرگی در کنار آن ساختهشد و سالها کار کرد، ولی حدود ۱۵ سال پیش روزنامه از آنجا کوچ کرد و در بزرگراه حقانی در ساختمانی بزرگ و سنگی جا گرفت. پشت به ریشه و بستر زایش خود زد. آیا راه دیگری نبود تا شناسنامه کالبدی موسسه هم محفوظ بماند؟ چرا بود.
یک موسسه همسن و سال اطلاعات هست در آمریکا، به نام بنگاه مطبوعاتی هرست. دقیقا در سالهایی که موسسه اطلاعات در حال ساخت ساختمان جدید خود در بزرگراه حقانی بود، آننیز به فکر تمرکز کلیه کارمندان و کادرهای خود در یک نقطه بود. چه کردند؟ بر روی ساختمان چهارطبقه موجود خود در نیویورک، با حفظ بدنه و نمای آن، ساختمانی ۴۶ طبقه ساختند که زیبا و مورد توجه است. تصورش را بکنید ساختمانی ۴۶ طبقه که چهار طبقه پایینی آن همان ساختمان با مجسمههای روی ستونهای سیمانی قدیمی است و بقیه، ساختمانی شیشهای و بسیار مدرن از نظر فنی. چرا موسسه اطلاعات چنین نکرد؟ نمیشد؟