سلام
گزاره مهم و معتبری است که «خشونت زاییده جهل است». گزارهای جهانی و تجربهشده. البته در حوزه مسائل فردی و شخصی. طبیعی است خشونت در سطح ملی و جهانی که در قالب جنگ و شورش یا ترور بروز میکند، دلایل عمیق دیگری دارد، هرچند که اگر آگاهی و شعور علمی در میان صحنهگردانان رویدادهای ملی و جهانی هم بیشتر باشد، حتما از دامنه خشونتها کم میشود.
در این یادداشت به چهره خشونت در میان افراد و خانوادهها توجه داریم.
هرچند خود عنوان و مفهوم خشونت وجوه بسیار متفاوت و متکثیری دارد. از «بیاحترامی» به طرف مقابل تا چاقوکشی میتواند دامنه پیدا کند. اما در تمام این موارد، یا در اکثریت غالب این موارد، نادانی و جهل است که موجب خشونت میشود.
هنوز بسیاریها به یاد دارند که در مدرسههای ما چه برخورد خشونتآمیزی با بچهها میشد و تنبیه بدنی جزء اصلی تربیت مدرسهای بود. این خشونت ناشی از جهل عمومی سامانه آموزشی ما از اصول انسانیِ تربیت بود. از خشونت خانگی هم هنوز تصویر و خاطره زیادی داریم.
متاسفانه امروز هم این خشونت خانگی وجوددارد ولی نه در مقیاس چنددهه پیش. اینها همه نتایج جهل و نادانی است. اما خود مفهوم نادانی هم ابعاد بسیار متفاوتی دارد. از بیسوادی تا بیشعوری میتواند گستره داشتهباشد. حتی بسیاری از باسوادها و تحصیلکردهها هم ممکن است در زمره نادانان قرار گیرند.
«دانایی» با «دانش» و سواد فرق دارد. دانایی عمق دارد، آیندهنگری دارد و اصیل است. برای داشتن دانایی باید به عمق سرشت و سرنوشت انسانها نفوذ کرد. در اینجاست که هنر و ادبیات بزرگترین یار انسان است.
با ادبیات و هنر، تجربه و زیستِ قهرمانان قصه تبدیل به تجربه زیسته خواننده میشود وتبادل ذهنی روشن و پایداری شکل میگیرند.
گاه این تجربه زیسته به نوعی «همذاتپنداری» میرسد و چراغ راهنمای خوبی برای مسیر آینده زندگی خواننده تبدیل میشود. مطالعه در احوال آدمها و اقوام و ملل بزرگترین وسیله آگاهی است. آگاهی به احوال هممیهنان و جهانیان از طریق مطالعات هنری و ادبی، یک امتیاز بسیار بزرگ هم دارد و آن وسعتیافتن جهان ذهنی آدمی است. این، موضوع مهمی است. هرچه جهان اطراف آدمی وسیعتر باشد، دید و نگرش او به جهان و جهانیان بازتر و راحتتر است.
به همین خاطر است که ساکنان شهرهای بزرگ بهنسبت ساکنانآبادیهایکوچک، آدمهای راحتتر و منطقیتری هستند. این مطلب را بسیاری از ما ها در قالب نقار و کدورتهای فردی و خانوادگی تجربه کردهایم.
انسانهایی که جهان کوچک خانواده را تنها جهان خود میدانند، آدمهای غرغرو، نقزن و سختی هستند.
پس هرچه جهان اطرافمان را بزگتر و وسیعتر کنیم، نخست خودمان راحتتریم، سپس رفتارمان راحتتر است و موجب کدورت دیگران نمیشویم.
«آزدای در آگاهی است».