درست بعد از بازارچه مروی، چند قدم مانده به خیابان پامنار مسجد و مدرسه علمیه «آقا محمود» یا همان مسجد حکیم باشی با آجرهای باریک سرخ و زرد نمایان میشود. ورودی مسجد نیمطبقهای از ارتفاع پیادهرو کوتاهتر است؛ به نظر میرسد آسفالت و سنگفرشهای مداوم که به مرور زمان در این کوچه روی هم سوار شده، کف کوچه را بالا آورده.
اما مسجد آقا محمود که یکی از قدیمیترین بناهای کوچه مروی است همچنان سر جای خود باقی ماندهاست. ورودی مسجد هشتی آجرکاری شدهای دارد و با پیچ نرم و کوتاهی، راه به داخل شبستان اصلی باز میشود؛ همانجایی که هر روز نماز جماعت برگزار است.
آجرکاری، شاخصترین هنر بهکاررفته در ساخت مسجد حکیمباشی است و گنبد بلندی سقف شبستان را تشکیل میدهد. مسجد حکیمباشی یا همان «آقا محمود» به سه ایوان و هشتی ورودیاش شهرت دارد. دو راه پله از دو سوی شبستان راه به پشت بام مسجد و «ماذنه» دارند. سالهای دور گذشته، هر روز در هر نوبت زمان شرعی، مؤذن برای خواندن اذان از این پلهها به ماذنه میرفت و اذان میگفت تا صدایش در تمام بازارچه به گوش برسد؛ آن زمان که هنوز میکروفن و بلندگو اختراع نشدهبود. ماذنه که در میان گنبدهای سقف جا خوش کرده حالا نیاز به رســیدگی و مرمت دارد و ستونهای چوبی مقرنسکاری شده آن کج شدهاند. این در حالی است که کمتر مسجدی در بافت قدیمی تهران ماذنهای با ســتونهای چوبی مقرنسکاری به چشم میخورد .
محمود حکیم باشی پزشک تاجر دوره صفوی بود. حکیمباشی در سفر از کرمانشاه به سمت شمال شرق کشور، شبی را در محل کوچه مروی کنونی اقامت کرد. آن زمان این محدوده از تهران زمینهای بایر بود و ساختمان چندانی در آن به چشم نمیخورد. آقا محمود صبح که از خواب بیدار شد دستور ساخت این مسجد و مدرسه علمیه را داد تا مردم بتوانند از آن اسـفاده کنند. سال ۱۰۰۷هجری شمسی آقا محمود زمین اینجا را خرید و ســال ۱۰۱۷ ساخت این مسجد به پایان رسید. حکیمباشی مسجد را ساخت و آن را وقف کرد.
موقوفههای آقا محمود در پامنار تنها به مسجد و مدرسه علوم دینی خلاصه نمیشود. پامنار سه آبانبار مهم دارد؛ یکی آبانبار مسجد مروی، یکی آبانبار مسجد آقا محمود و دیگری آبانبار مسجد ملک. مسجد ملک در بازار واقع شدهاست.
در این محله آب آشامیدنی از وضعیت خوبی برخوردار نبوده. در خاطرات آقا محمود آمده که اینجا امکانات زیادی برای مردم نداشته و مثلا نزدیکترین یخچال به پامنار یخچال قدیمی شوش بود. یخ را از شوش تا پامنار بار الاغ میزدند و میآوردند و در راه بیشتر یخها آب میشد. آقا محمود حکیمباشی با وقف آبانبار، آب قنات را در اختیار مردم گذاشتهبود و اهالی محله آب آشامیدنی خود را از آن تهیه میکردند.
در مجموع، آقا محمود پنج مسجد در اودلاجان میسازد؛ مسجد آقا محمود (مسجد حکیمباشی)، مسجد ملک در بازار، مسجد بتول که مخصوص نمازخواندن خانمها بود، مسجد پیرمرد (پیرعطا) و مسجد پیرزن در پامنار. گفته میشود پیرعطا از دوستان آقا محمود بود که بعد از فوتش او را در مســجد پیرمرد به خاک سپردند و بعد از آن مســجد به نام بقعه پیرعطا شهرت پیدا کرد.
دو سرا در بازار از دیگر موقوفههای آقا محمود است که برای تأمین مخارج مسجد وقف شدهبود.
مسجد آقا محمود که قدمت آن به دوره صفویه برمیگردد، در سال ۱۳۶۳در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. مهمترین ویژگی معماری این بنا استفاده از آجر و سقف گنبدی و تزیینات کاشیکاری است. اسناد و مدارک نشان میدهد در دوره بهثبترسیدن این اثر یعنی در اواخر سالهای پنجاه و اوایل سالهای شصت، این بنا از استحکام کافی برخوردار بودهاست.
حالا در طبقه دوم مسجد، روبهروی بام گنبدی و ماذنه، شبستانی برای خانمها ساخته شده که شباهتی به معماری آجری مسجد ندارد و شامل شبستانی با سقفی کاذب و دیوارها و کفپوشی سرامیکی است؛ حذف و اضافههایی که در بیخبری و غفلت میراث در اغلب مساجد ثبتی به چشم میخورند و معماری مسجد را تحت تأثیر خود قرار میدهند.
آدرس: تهران، خیابان پامنار، بعد از کوچه مجد آقا
تلفن: —
قابل بازدید
نام
|
مسجد حکیم باشی |
قدمت | صفویه |
ویژگی خاص | سقف گنبدی و تزئینات کاشیکاری |