سلام
گفته میشود هرچه حضور مثبت مردم در خیابانهای شهر زیادتر باشد، به همان اندازه از حجم اختلافات خانوادگی و اجتماعی کاسته میشود. اما هر حضوری در خیابان، لزوما، مثبت نیست. خیابانهای شهر باید مکانی برای مکث، دوستی و تعامل باشد. در این میان فضا و مکان فرهنگیو اجتماعی نقش موثری در مثبتشدن نتیجه حضور مردم دارد. قرار نیست مردم در خیابانهای شهر بیکار و بیعار بگردند. امروز بزرگترین دغدغه شهرسازان و مدیران شهری این است که شهر را چگونه سازمان دهند که مردم در آن احساس آرامش و هویت کند. لازم است تاکید شود، برای رسیدن به آرامش، حتما، هویت شرط اصلی است. آدمی در مکانی احساس آرامش میکند که یا آن را متعلق به خود بداند یا در آن احساس هویت شخصی و اجتماعی کند. در ایجاد هویت برای شهر و شهروند، فضاهای فرهنگی و هنری نقش بسیار مهمی دارند. بهگونهای که این فضاها تبدیل به «عرصه» شهری میشوند. تفاوت عرصه شهری با فضای شهری آن است که در عرصه شهری اتفاقی فرهنگی و اجتماعی میافتد ولی در فضای شهری چنین الزامی نیست. بیشتر برای گذران اوقات فراغت است.
برای اینکه محله تبدیل به فضای امن و مثبت برای اهالی شود، باید به فکر راهاندازی عرصههای شهری بود. محله حتما نیاز به یک سینمای کوچک، یک سالن نمایش عمومی که در مواقع مختلف مکانی برای برگزاری مجالس عزا و عروسی بشود، سرای محله شاداب و واقعی و امثال اینها دارد. چرا بچههای محل جایی برای نتبازی یا ورزشهای سالنی نداشتهباشند؟ چرا بچههای محل جایی برای دیدن فیلمهای انتخابی خودشان در جمعهای کوچک هفت هشت نفره نداشتهباشند. چرا در حیاط مدرسههای محله به روی بازی بچهها بسته است؟ مگر اتفاقی میافتد عصرها بچهها در آن بازی و تفریح کنند.چرا محوطه حیاط مدرسهها برای اهالی محل بسته است؟ اگر عصرها خانمهای محل در آنجا قرار بگذارند هم مواظب بچهکوچولوهایشان باشند هم با همسایهها آشنا شوند و گپ بزنند، اتفاق بدی میافتد؟ چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟
سرشت اخلاقی و مدنی ایرانیان بر صرفهجویی در مصرف داشتهها و امکانات است. ما ایرانیها عادت کردهایم در شهرها و روستاهای کمآب بتوانیم روزگار بگذرانیم. حال، با چنین رفتار مدنی تاریخی، چرا راضی میشویم فضاها ومکانهای بسیاری در ماههای و روزها و ساعتهای متمادی عاطل و باطل بمانند و هیچ استفادهای نشود.
به نظر نمیآید شیوه امروز ما تطابقی با گذشته تاریخی ما داشتهباشد. امروز میتوانیم به گذشته منطقیمان برگردیم و عادتها و رفتارهای نیک و متعالی را تکرار کنیم. حیف است این همه فضا و مکان در شهر باشند ولی برای کوچکترین رویداد یا دورهمی مجبور باشیم با چراغ گرد شهر بگردیم! بیایید فضاهای خالی را احیا کنیم!
نوشتهی بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۴۶