سلام
با تمام زیباییها و حسنهایی که برای محله برشمردیم، امروز، همه میدانیم دیگر نمیتوان مثل گذشته، محلههایی افقی با خانههای یکیدو طبقه ساخت و این جماعت هرروز فزاینده شهری را در آن اسکان داد. فرض کنیم فقط ۲۰۰ خانوار را میخواهیم در یک کوچه جا بدهیم. و فرض کنیم حداقل دویست مترمربع فضا برای هر خانه لازم داریم که برِ کوچه آن فقط ۱۰ متر است. اگر در این کوچه فقط خانه بسازیم و در هر طرف کوچه فقط ۱۰۰ خانوار را اسکان دهیم، طول کوچه میشود یک کیلومتر! اگر عرض کوچه را ده متر بگیریم، این ۲۰۰ خانوار زمینی به مساحت ۵۰ هزار مترمربع اشغال خواهند کرد. در حالی که در یک دهم این فضا میشود چندبرابر این خانوار را جاداد. نمونه مشخص و قابل رویت این روش، شهرک اکباتان است. در کوچکترین بلوک آنجا ۳۲۰ خانواده زندگی میکنند و در بلوکهای بزرگتر ۷۲۰ خانواده. اگر این ۷۲۰ خانواده در یک کوچه با خانههای تکی اسکان داده شوند، طول کوچه بیش از سه و نیم کیلومتر میشود. اینکه ما برای لذت آدمها دنبال خانههایی باشیم که حیاط و گل و بلبل دارند، از اصول توسعه پایدار دور است. زمین خدا و سطح کره زمین همین استکه هست. ما حق نداریم این زمین را به زیر آسفالت و بتن ببریم.
وقتی میتوانیم به ارتفاع برویم، ظلم اگر زمین را هدر دهیم و خانههای کوچک برای هر خانواده بسازیم. این، تازه جدا از مسائل تاسیسات و زیرساختهای شهری است. ما اگر علاقمند به توسعه و شهرسازی پایدار هستیم باید از گسترش افقی شهر و محله اجتناب کنیم. نمونههای فراوان اسراف در زمین و افزایش هزینه نگهداری شهر را در کشور داریم. شهر سمنان حدود دوازده برابر شهرک اکباتان تهران مساحت دارد ولی سه برابر آن جمعیت دارد. در نظر بگیریم که فضاهای باز و سبز شهرک اکباتان بیش از ۶۵ درصد سطح آن را تشکیل میدهد. در این شهرک حدود ۵۰ باشگاه ورزشی و فرهنگی وجود دارد. زمین چمنی دارد که محل برگزاری مسابقات فوتبال لیگ برتر است. سینما و بازاربزرگ و دهها امکان دیگر دارد. آیا این متد شهرسازی برای آینده ما لازم است یا گستردهشدن در کف؟ از آن گذشته، وقتی ۷۰۰ خانواده در یک بلوک زندگی میکنند، باید یاد بگیرند چگونه مدیر ساختمان انتخاب کنند، چگونه مسائل بلوک و شهرک را حل کنند و آرامش به وجود آورند. این یعنی تمرین دموکراسی برای اداره شهر و حتی کشور. پس چنین مجتمعهایی آینده شهرسازی کشور هستند. اما اگر هنوز حسرت حوض و باغچه کوچک حیاط خانههای قدیمی را میخوریم، حل مشکل را باید به دوش معماران بیندازیم. معمار ایرانی، اگر فرزند و میراثدار معماری باشکوه ایران است، باید امروز برای ما عمارت بلندمرتبه بزرگی بسازد که هرخانواده ساکن در آن در هر طبقه و تراز ساختمان، یک حیاط خصوصیِ بدون اشرافِ دیگران داشتهباشد!