سلام
در فلسفه، اصلی است که میگوید «هر پدیدهای در درون خود متضاد خود را تولید میکند». با این نگاه، محله نه کعبه آمال است نه مکان بزه و سیاهی. محله اندامی از شهر است که مثل یک منشور، کلیت شهر را در خود باز میتاباند. محله را مینگریم، انگار که شهر را با تمام مثبت و منفیهایش مینگریم. اما همچنان که تمام اندامهای بدن یکسان نیستند و برخی از آنها را باید پوشاند و برخی را با فخر و افتخار نمایش داد، محله هم به عنوان یک اندام شهری، میتواند باعث فخر و تفاخر باشد یا سبب شرمندگی. اما، عموما، در محله و ساختار مدنی آن، جنبههای مثبت بر وجوه منفی آن میچربد و محله را به عنوان کانون سکونتی انسانی، قابل دفاع و افتخار میسازد.
روابط درون محله مهمترین شاخص کیفیت زیستی آن است. در محلهای اصیل وریشهدار، تنازعات طبقاتی بسیار کم است و قشرهای مختلف اجتماعی و اقتصادی در آن زندگی میکنند. از این جهت، در یک رابطه انسانی و مدنی، معمولا، توانگران محله یاریگرافراد ضعیف و کمتوان بودند و این امر سبب میشد بزرگترین علت و دلیل یکی از مهمترین ناامنیهای محله، یعنی دزدی و سرقت، از میان برداشته شود. رسم بود که اگر کسی فقیر است، اگر میتواند کار کند، باید برود سر کار و اگر ناتوان از کار است، محله باید جور خانواده او را بکشد. در یافتن و پیشنهاد کار به نیازمندان نیز اهالی پیشقدم میشدند. در عزا و عروسیها هم اهالی محل فعالتر از خویشان و خانواده عروس و داماد یا صاحبعزا بودند. اصولا، محله حکم خانواده بزرگ را داشت. و مثل یک خانواده، یک بزرگ و ریشسفید هم داشت که حرفش فصلالخطاب در رفع کدورتها و دوگوییها بود.همه مواردی از این قبیل، در حوزه حسن و امتیازهای محله بود.
بسیار نکات مثبت دیگر هم بود و محله را قابلزیستتر میکرد. ولی شایدهمین نقاط قوت، امروز، نقاط منفی تلقیشوند. مثلا به هردلیلی، امروز «زندگی شخصی» بسیار محترم و مهم شمرده میشود. عموم مردم علاقمندند کسی به زندگیشان سرک نکشد. دوست ندارند روابط و مناسبات خود را با هر همسایه و هممحلهای شریک شوند. امروز روابط محلهای در حوزه مناسبات دوطرفه افراد، تبدیل به روابط همشهریها یا هموطنها و حتی جهانی شده. در سایه امکانات وسیع ارتباطی، افراد مختلف در گوشهگوشه جهان باهم ارتباط میگیرند و دوستی برقرار میکنند. امروز مردم برای انتخاب همصحبت و رفیق گزینههای بسیار وسیعتر و متنوعتری دارند. همین امکان جدید سبب شده آشنایی افراد محله باهم تبدیل به نکتهای منفی شود. مردم ترجیح میدهند آشناییها و دوستیهای خود را به حوزهای بزرگتر و وسیعتر بکشانند و آشنایی اعضای محله با مناسبات خود را نوعی فضولی در زندگی شخصی خود میدانند. چه باید کرد؟
نوشتهی بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۴۰