سلام
برای همه ما، همیشه، این پرسش مطرح است که چرا مرکز شهر، مرکز تاریخی شهر، که در مناسبترین موقعیت از نظر دسترسیها دارد، ارج و قرب کمتری نسبت به بخشهای نوساخته شهر دارد؟ همیشه از خود میپرسیم، محلههایی که تا همین چند دهه پیش مکان سکونت بزرگان شهر بود و مرکز توسعه علم و کرامت، بود، چرا امروز این این ساکنان تهی است؟ چرا بسیاری از ساکنان اصیل این محلهها آنجا را ترک کردند و رفتند؟
امروز، مثلا در محله سیروس، بیش از ۷۰ درصد خانهها تبدیل به انبار یا کارگاه شدهاست؟ چرا؟
به اسامی قدیم کوچههای مرکز شهر دقت کردهایم: میرزا محمود وزیر، ناظمالاطبا، امین دربار، عزتالدوله، امینالدوله و . . اینها کی از این محلهها رفتند؟ آیا زمانی که خودشان بودند محله را ترک کردند یا فرزندان و نوادههاشان بودند از به محله و خانه پدری پشت کردند؟ آیا رفتن ساکنان قبلی و اصیل این محله حاصل تغییرات در حکومت یا مدیریت بود؟ آیا اینان به خاطر زندگی بهتر و فضای مطلوبتر این محلهها را ترک کردند؟ آیا فرزندان این خانواده سبب کوچ آنها از محله شدند؟ و آیا قوانین و طرحهای کلان شهری سبب کوچ اهالی از مرکز تاریخی شدهاست؟
امروز، به هر دلیل، مرکز تاریخی شهر روزگار خوبی ندارد. تعداد معدود و محدودی از ساکنان قبلی این محلهها هنوز در آنها سکن هستند که برخی با تمام عشق و علاقه حافظ سنتهای محله هستند و برخی هم فقط روزگار میگذرانند. چرا؟
امروز، در کوچه پسکوچههای مرکز تاریخی شهر، اقشار آسیبدیده و آسیبپذیر شهر ویلان و سرگردان سر در سطلها و تانکهای زباله میکنند و هرچه در میآورند خرج ویرانی خود میکنند. امروز مدرسههای این محلهها با کمبود دانشآموز مواجه هستند و به همین دلیل توجه خاصی از وزارتخانه برای تعمیرات و نیازهای کالبدی آنها نمیشود. امروز در اغلب مغازههای این محلهها مشتری حق انتخاب ندارد چون فروشنده و کاسب محل آنقدر مشتری ندارد که جنس مغازه را جورتر کند. امروز، همه مینالند، همه نق میزنند. مثل نویسنده این یادداشت! چرا؟
آیا، واقعا، حیف این محلهها نیست که چنین غریب افتادهاند؟ نمیشود کاری کرد؟ ما میگوییم میشود.
چون این محلهها، هنوز، زندهاند. چون این محلهها ماهیچه قطب اقتصادی و بازرگانی شهر را تشکیل میدهند. چون، خوشبختانه، تفکر بولدوزری تخریب مراکز تاریخی شهرها عبث و غلطبودن خود را نشان داده و مدیریتهای امروز از کردههای دیروزشان برای تخلیه و تخریب مراکز تاریخی شهر نه تنها خرسند نیستند، بلکه، در عیان و خفا، اظهار ندامت هم میکنند.
این محلهها میتوانند احیا شوند و به تفاخر و منزلت سابق برگردند، چون، به هر دلیلی، امروز مردم این مملمت در هر شهر و کنجی که هستند، به تاریخ و گذشته محله و شهر خود افتخار میکنند. امروز تمام آبادیها و محلهها میکوشند برای خود تاریخی بیابند یا حتی تاریخی بسازند و خود را فرزند آن تاریخ معرفی کنند. امروز اوضاع خیلی بهتر از چند سال پیش است. آماده باشیم!
نوشتهی بهروز مرباغی
برگرفته از سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱