سلام
یکی از مهمترین پرسشها در برابر شهرسازان و معماران آن است که رابطه مردم با کوچه و خیابان چیست؟ مهم است معلوم شود چه بخشی از وقت مردم در خیابان و کوچه میگذرد. و مهمتر آن است که آیا وقت مردم در خیابان برای امری اجباری است یا امری ارادی و تفرجی. سادهتر اگر صحبت کنیم میتوانیم حضور مردم در شهر را به دو دسته اصلی تقسیم کنیم: ساعتهایی که مردم برای شغل خود باید در بیرون از خانه باشند، و ساعتهایی که نه بهخاطر شغل و کار خود بل بهخاطر نیازهای شخصی یا گروهی خود باید در بیرون خانه باشند. تکلیف دسته اول معلوم است ولی در مورد دسته دوم حرف و حدیث زیاد است. حتی شاید بشود گفت بخش مهمی از دلمشغولی شهرسازی مدرن تعریف و هدایت این بخش از حضور مردم در کوچه و خیابان و یا بیرون از خانه، بهصورت عام، است.
بغیر از ساعات کار و اشتغال، مردم به سه دلیل ممکن است از خانه خارج شوند: علت اولِ بیرون رفتن مردم، کارهایی مثل خرید، تحصیل و درمان است. اینها فعالیتهایی هستند که در حوزه رفتار و تردد «اجباری» قرار میگیرند. دلیل دومِ خارجشدنِ مردم از خانه میتواند تفریح یا گذران اوقات فراغت باشد. این نوع خروج از خانه رفتاری «ارادی» است و به میل خود شخص و بدون اجبار و الزام خاص انجام میشود. طبعا اگر کسی تفریح نرود و اوقات فراغت خود را در خانه بگذراند، زندگیاش از هم نمیپاشد و حیاتش قطع نمیشود. ولی اگر نان و مواد عذایی نخرد و نخورد مصیبت است! اما دسته سومِ رفتارها هم هست که اهمیت کمی ندارند. مردم ممکن است از خانه خارج شوند نه برای خرید و آموزش و نه برای تفریح و گذران اوقات فراغت. برای امری اجتماعی. مثلا برای شرکت در یک رویداد سیاسی، یا یک سخنرانی یا دیدن تئاتری خاص. این دسته از رفتارها، هرچند میتواند جزو دسته «ارادی»ها باشد، ولی گوهر و دلیل دیگری دارند. اجتماعی هستند و حاصل مدنی و فرهنگی دارند.
این خارج از خانه بودن را رفتار «اجتماعی» مینامند و مهم است.
اما، در جهان امروز، به لطف پیشرفتهای زیادی که در عرصه علم و فناوری شده، بسیاری از کارها و خارجشدن از خانه را هم میشود در خانه انجام داد و بیرون نرفت. مثلا میتوانید با تلفن سفارش نان و غذا بدهید. میتوانید با شبکه مجازی، آموزش ببینید یا حتی به صورت آنلاین با پزشکتان مشورت کنید بیآنکه به مطب بروید.
بنابراین، متاسفانه، هر روز بیش از قبل دلیل برای خارج از خانه بودن کم و کمتر میشود. بزرگان دانشِ شهرسازی این جریان را خطرناک میدانند و معتقدند هرچه حضور مردم در خیابانها کاهش یابد، تنازعات اجتماعی و بزههای شخصی بیشتر خواهدشد. میگویند باید شرایطی فراهم شود که مردم زمان بیشتری را در بیرون از خانه بگذرانند. اما در کجا؟ با چه برنامه و زمینهای؟ پرسش این است!
نوشتهی بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۴۵