سلام
جند دهه پیش، هرگز، کسی تصورش را هم نمیکرد جهان اینقدر کوچک شدهباشدکه همه از احوال همدیگر در گوشهگوشه دنیا بتوانند خبر بگیرند، آنهم بدون واسطه و دخالت دیگران. سرعت پیشرفت وسایل ارتباطی چنان شده که احتمالا در آیندهای بسیار نزدیک هیچ حیاط خلوتی برای هیچ مدیر و مسئولی نخواهدماند. آنجاست که شهر بهتمامه تبدیل خواهدشد به یک مکان عمومیو مشارکتی برای همه افراد و ساکنان شهر. در چنان شرایطی، قطعا، تعریف ما از شهر کاملا دگرگون خواهدشد. تصور کنیم شهری را که شهردارش دقیقا کارمند تکتک اهالی شهر است. شورای شهرش بازوی فکری تک تک اهالی شهر است. اهالی شهر هرلحظه که از کار این آدمها راضی نباشند میتوانند برگ مرخصی برایشان صادر کنند. در آن شهر، این یا آن مسئول، مطلقا مرتبتی بالاتر از تکتک افراد شهر ندارد. آن هم به صورت واقعی نه تشریفاتی. الان هم در همه شهرها در همه کشورها سخن از این است که شهردار یا وزیر در خدمت مردم است و فرمان از آنان میبرد ولی همه ما میدانیم که چنین نیست و اگر برای این حرف استدلال بخواهند میتوان به اشتیاق، صرف انرژی و پول برای رسیدن به فلان مقام مدیریت و وکالت را شاهد مدعا دانست. چه دلیلی دارد که کسی اینهمه تقلا کند و پول خرج کند که وکیل یا مدیر شود. مگر خدمتکاری این همه مزیت دارد.
اما در شرایطیکه چندان همدور از دسترس نیست، جامعه شهری جامعهای کاملا مشارکتی خواهدشد، حکومتیان دنبال تکتک آدمها خواهند بود که بیایند گوشهای از تابوت حکومت را به دوش بکشند. امروز روش موثر مطالعات «راهبرد توسعه شهر» بر همین مبنا است. عنوان یکی از بخشهای اصلی آن هم «حکمروایی خوب» است. آن هم نه به صورت تعارفی و درخواستی، بل بهصورت ناگزیری و قطعی!
جامعه جهانی، علیرغم تمام افتوخیزها، بهناگزیر، در جهت یگانگی و توسعه است. جنگ و نزاع هم بخشی از این روند است ولی حتما چهره همه شهرها، ازجمله شهرهای ما عوض خواهدشد. شهرداریها در این شهرها نه تنها حاکمیتی نخواهندبود، بلکه از نهاد خدماتی هم عبور خواهندکرد و تبدیل به نهاد اجتماعی خواهندشد. آن هم با درونمایه مشارکتمحور. مشارکتی آگاهانه و کاملا ارادی. در چنان شرایطی، آدمیان آگاهانه بخشی از استقلال فردی خود را به بهای مشارکت فعال در سرنوشت و اداره شهر فدا خواهندکرد و به نهادها و سازمانهای مردمنهاد خواهندپیوست. این کاستناز استقلال فردی کاملا متفاوت از سرکوب استقلال فردی در جامعه پیشا مدرن است. حالا، خود فرد حاضر است از استقلال کامل خود به نفع جامعه بگذرد.