سلام
در تاریخ تکامل جوامع بشری، به تکرار از واژه «شهر» استفاده شده و باز هم خواهدشد. مثلا شهر نیشابور، شهر مرو و شهر رم. اما امروز استفاده از این واژه حساسیت خاصی پیدا کرده. مرتب این پرسش مطرح میشود که آیا مرو تاریخی هم شهر است تهران امروز هم؟ حتی، آیا تهران هم شهر است، نیویورک هم؟ چرا چنین پرسشی مطرح است؟ برای اینکه شهر امروز پیچیدگیهایی دارد که در به اصطلاح شهرهای قدیم اصلا نبود. شهرهای امروز چندساحتی هستند. روابط انسانی در آنها چندبعدی و چندلایه است. درست مثل رمان که چندلایه و چندساحتی است. به همین دلیل است که گفته میشود «رمان مال دنیای مدرن است» قبل از جهان مدرن، داستان و قصه داشتیم ولی رمان نداشتیم. از داستان حسین کرد شبستری و امیرارسلان تا حتی داستان بلند «شوهر آهوخانم». در آنها روایتی خطی از زندگی قهرمان داریم و درگیر لایههای متعدد و متنوع زمانی و حسی نیستیم. شهر هم در دوران گذشته روایتی ساده و تکبعدی داشت. حاکم و والی بودو مردم و رعایا. همهچیز در جای خود و تحت کنترل و سلطه نظام حاکم که در چهره یک شخص متبلور بود. امروز در جهان مدرن، مدیریت و حکومت سیستمی است نه فردی. در شهر و در همه شئون زندگی با سیستم مواجه هستیم نه فرد. بر این اساس است که گفته میشود جهان مدرن یعنی جهان خردپذیر. باز بر همین پایه است که ویژگی شهرها و جوامع مدرن را «سیستمی» بودن آنها میدانند. در رمان نیز، دقیقا، چنین است.
شروع رمان ممکن است به دست و خواست نویسنده باشد ولی ختم آن دست او نیست. روایت است که روزی «گوستاو فلوبر» خالق رمان «مادام بواری» در کنج کافه نشستهبود و در عزلت خود گریه میکرد. هرچه دور و بریها اصرار کردند بدانند دلیل غم سنگین او چیست، ثمری نداشت. تا اینکه بغضش ترکید و فریاد زد قهرمان رمانم مرد! مردم خندیدند! «یعنی چه؟ میخواستی نکشی!». «دست خودم نبود. خیلی تلاش کردم نجاتش دهم، نشد!» یعنی رمان منطق چندلایه دارد و نویسنده نمیتواند سرنوشت قهرمان را به میل خود تغییر دهد. این منطق، همان منطق جامعه مدرن است. حرکت جامعه و سرنوشت شهر تابع فعلوانفعالهایی استکه ذاتی تکامل اجتماعیاست. امکان افسار زدن بر آن نیست. بهعینه میبینیم شهر زندگی خود را ادامه میدهد، رویاپرستان هم راه خود را میروند. بارها در بحثهای علمی و دانشگاهی گفته شده «شهر ساخته نمیشود، زاده میشود». در ایران ما، تجربه بازسازی شهر زلزلهزده بم و بحثهای پیرامونی آن نشان داد که نمیشود بمِ زلزلهزده را رها کرد و رفت در فاصلهای از آن شهر جدیدی ساخت! هرچند که آواربرداری وبازسازی شهر زلزله زده بسیار گرانتر از ساخت شهر جدید باشد. شهر منطق چندلایه خود را دارد. نمیتوان رمان زندگی را داستان حسینکرد شبستری دانست.