برنامه اول:قصه بنفشه های عمو نوروز

عمونوروز نشانه آمدن بهار است. ننه سرما یادگار سرما و زمستان است. بنفشه یعنی زیبایی، رنگ و امید. قصه‌های بسیاری با این سه جزء ساخته شده. از کهن‌ترین قصه‌ها تا قصه‌های امروزی. اما یکی از قدیم‌ترین و لطیف‌ترین قصه‌ها، کاشتن گل بنفشه در خاک دست‌های ننه سرما است. ننه سرما تنها است. می‌خواهد با عمو نوروز باشد. عمونوروز این تنهایی را حس می‌کند. دستان ننه سرما پر از خاک است. عمونوروز در آن‌ها گل بنفشه می‌کارد. هرسال بر دستان ننه سرما بنفشه می‌روید. زیباست.

تاریخ : ۲۰-۱۲-۱۴۰۳ساعت ۱۰:۳۰
مکان: خانه اردیبهشت اودلاجان

ابراهیم قنبری

برنامه دوم: انیمیشن کارخانه هیولاها(۲)

در شهر هیولاها، ابتدا قرار بود با ترساندن بچه‌ها توسط هیولاها، جیغ و فریاد بچه‌ها به آسمان برود و با این جیغ‌ها انرژی شهر را تولید کنند. بر اثر اتفاقی، معلوم شد خنده بچه‌ها هم می‌تواند تولید انرژی کند. حالا، دور تازه‌ای در کارخانه هیولاها شروع شده. بچه‌ها را باید بخندانند، نه اینکه بترسانند! علاوه بر آن، باید به دیگران هم ثابت کنند که این کار شدنی است و برای انرژی تولیدشده مشتری پیدا کنند. آیا هیولاها، با آن هیکل و قیافه، می‌توانند بچه‌ها را بخندانند؟

تاریخ اکران: ۲۰-۱۲-۱۴۰۳ساعت ۱۷
مکان: خانه اردیبهشت اودلاجان

ابراهیم قنبری